سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم

 

موضوع : زندگی سالم

پیش گفتار:

 انسان فی نفسه در پی یافتن و رسیدن به آنچه است که در طول عمرش، تضمین کننده آرامش و سلامت او باشد؛ که یکی از ابعاد این سلامت و عافیت به زندگی او بر می گردد که تاثیر بسزایی در کیفیت زندگانی اش در طول عمرش داشته باشد، و در نتیجه این تحقیق بدنبال این است تا روش مطلوب رسیدن به این هدف را با سر لوحه قرار دادن منبع الهی قرآن کریم با محوریت آیات سوره مبارکه نور تبیین نماید.

   در این مقال باذن الله و عونه، قصد بر این است تا پیرامون عنوان یا موضوع « زندگی سالم » و کم و کیف حصول آن که صد البته در رستگاری نیز موثر است؛ ان شاءالله مطالبی   آن هم به لطف بیکران الهی و بر اساس آیات کریمه و نورانی اش آورده شود. امید اینکه ان شاءالله مفید فایده ی مردم به لطف حضرتش جل عظمته واقع شود. آمین.

گفتار نخست : توضیحات

1- مولفه های بسیاری همانند دادگری و درستکاری و ... وجود دارد که به طور بدیهی مشترک انسان به معنای عام آن فارغ از نگرشها و بینش ها و ... می باشد، که از دیگر نمودها و مصادیق این اشتراکات موضوعِ این مقال یعنی « زندگی سالم » است. و آن یعنی داشتن یک زندگی همراه با تندرستی فردی و سلامت جمعی به نحوی که چنین زندگانی ایی با کوشش دقیق ، و مدون علمی و مستمر، فرد و جامعه را به سوی « کمال » که از دیگر سرشت های انسانی و اشتراکات بنی آدم که در جستجوی آن و دست یافتن بدان است رهنمون شود. و روشن است که رسیدن به چنین هدفی بر اساس اندیشه و خردمندی؛ در شناخت و به کار بستن فضایل اخلاقی با مصادیقی که نمونه هایی از آن در بدو این بخش از بخث گذشت و نیز دوری نمودن از رذایل اخلاقی همچون بیداد و دروغگویی و پیمان شکنی و ... می باشد.

    به عبارت دیگر ، عینیت یافتن فضایل اخلاقی در هستی بنی آدم یا انسان است که زمانی به اراده ی خداوندی و طی اسباب و عللی آفریده می شود و تا زمانی معین هست و سپس برابر سنت الهی چشم از جهان فرو می بندد تا به سوی خداوند برگردد و ... ؛حال اگر چنین افرادی از هر جامعه ای در طول زندگی خود به فضایل اخلاقی باور داشتند و در عمل بدان پایبند بوده و باشند و در ترویج و تعلیم آن نیز کوشیده و بکوشند؛ پس با « سلامت » از این جهان عبور می کنند و می روند و برای رسیدن به « کمال » و ارتقای دستاوردها در این زمینه کوشش می کنند. و چنانچه بر عکس، کسانی از افراد انسانی رذایل اخلاقی را پیشه ی خود نموده و بنمایند، نتیجه اش جز این نیست که نه تنها از زندگی همراه با سلامت کامل برخوردار نیستند، بلکه در جهت « زوال » نیز کوشیده اند و ...

   نتیجه اینکه پس راه رسیدن به کمال انسانی، دست کم به لحاظ عقلی علاوه بر باور به فضایل اخلاقی، عمل نمودن به آنها توسط افراد و جوامع انسانی در هر زمان و سرزمینی به عنوان وجه اشتراک آنهاست.

2- وقتی سخن از « زندگی » به میان می آید، یعنی آنچه که در ارتباط با کسانی است که زنده اند و جنب و جوش برای  دیدن و شنیدن، کسب و کار، دانش اندوزی و خردورزی روی آفرینش و سپاس گزاری نعمت های خداوند و ... دارند، و نه کسانی که پیش از این بوده و مرگ آنان را در بر گرفته و نه کسانی که پس از این در آینده از هر هنگامش به اراده ی خداوندی خواهند آمد. هر چند که فراگیری زوایای زندگی مرتبط با آیندگان از ضروریات زندگانی آنها است؛ اما همانطور که اشاره شد در این جا فقط سخن از کسانی است که زنده اند و در زمان حال هستند.

 بنابراین با این گزیده روشن است که تحقق « زندگی سالم » نه تنها در گرو عمل به فضایل و ستوده های اخلاقی است؛ بلکه در عین حال در وجود داشتن عینی افراد نیز می باشد، همانگونه که به عکس افراد دارای زندگی ناسالم نیز وجود عینی داشته و دارند و دست کم با نظر داشت خردمندی که بر دوری از بدیها تاکید می کند، خود این راه را به اختیار برگزیده اند و در نتیجه به زندگی ناسالم رسیده اند و ...

3- اینکه برخورداری از « زندگی سالم » فردی و جمعی نه تنها به پایبند بودن به فضایل اخلاقی و پرهیز از رذایل اخلاقی که البته امری اولی و اهم در این زمینه برای زنده ها از انسان است خلاصه نمی شود؛ بلکه در سایه ی بکار بستن و مراعات مواردی همچون تعذیه ی درست از پاک و پاکیزه ها که عام و از احتیاجات ضروری و اولیه ی انسان است و نیز داشتن برنامه های تامین و ارتقای تندرستی همچون ورزش هم می باشد.

4- اینکه تحقق « زندگی سالم » به داشتن گفتار و اندیشه های پاک و یک دلی افراد با همنوع ضمن شناخت یکدیگر که حکمت آفرینش است و داشتن ارتباط صمیمی با آنها با هدف کوشش برای رسیدن به کمال انسانی نیز بر می گردد: « یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ. (13 حجرات).».

5- بالاخره اینکه، « زندگی » و تلاش و کوشش برای زنده ماندن همراه با تندرستی به دور از هر گونه آسیب جانی یا اندوه روانی و رسیدن به کمال و داشتن آرامش مادی و معنوی با به کار بستن اخلاقیات یا سجایای اخلاقی و ... ؛ در گرو « وجود نور » است. یعنی  اگر « نور » نباشد ، انسانِ زنده در تاریکی می ماند و تمام همّ و غمّش در این است که از آن وضعیت رهایی یابد و به یک روشنایی برسد تا راه را بیابد و بپوید و ..؛ چرا که تاریکی و تنهایی در دل خود وحشت دارد و تشویش ذهنی و بافتن هزار خیال بیهوده که صد البته در چنین وضعیتی طبیعی است را، بدنبال خود دارد که در واقع نمی شود در این حال نام آن را زندگی گذاشت، چرا که همراه با سلامت جسمی و فکری و ... نیست و تدبیر در آن، هر چه بر تعداد تشویشات ذهنی افزوده می شود بیشتر رنگ می بازد. به عبارتی دیگر؛ در تاریکی نمی توان بدنبال « زندگی سالم » بود، زیرا اولویت اول فرد واقع در تاریکی مطلق یا غیر آن از این امر، رهایی از آن است. یعنی رسیدن به همان « نور » یا روشنایی تا بتواند برای یک زندگی خوب و سالم بکوشد و اندیشه نماید و برنامه ریزی کند و چنانچه اهل آن باشد شکر خدای را به جا آورد که « نور » را از فضل و رحمتش قرار داد تا از تاریکی ها به اذن حضرتش انسان بیرون برده شود.

   پس زندگی کردن به طور عام و تلاش برای رسیدن به یک زندگی سالم و آراسته شدن به آن به عنوان وجهی از ساختار شخصیتی فرد یا جامعه به طور خاص برای اصحاب و اهلش، در وجود « نور » است. یعنی آنچه که نه تنها همانطور که خیلی فشرده یادآوری و بیان شد، مایه ی زندگی افراد انسانی، بلکه  مایه ی زندگی همه ی جانداران است، می باشد؛ افزون اینکه وجود آن یعنی « نور » سبب می شود که زوایای زوج گونه و متنوع آفرینش دیده و روی آن اندیشه شود، نیازها برآورد و بکار گرفته شود و ... از سوی دیگر به مقوله ای تحت عنوان « سایه » ی متعلق به اشیاء و اشخاص از هر نوعش نیز به واسطه ی نور خورشید و چراغ و ... هر آنچه که برخوردار از نور است و ایجاد سایه می کند پی برده و دانسته شود که  برگشت تاریکی به شب برای استراحت است و ...

 خیلی خلاصه اینکه عنصر اصلی برای زندگی همراه با آسایش جانی و آرامش فکری فرد و جامعه و البته تداوم آن و پی بردن به رازهای آفرینش و برخورداری از یک « زندگی خوب و سالم » و یافتن آب و هوا و غذای پاک و ...؛ همانا « نور » و وجود آن می باشد. همانگونه که البته هستی ِ این عنصر یعنی نور، برای رشد و بقای همه ی جانداران و صد البته برای دیدن همه ی موجودات قابل مشاهده ضروری است.

 

 

نوشته شده در  پنج شنبه 100/2/2ساعت  10:40 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
[عناوین آرشیوشده]