سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Ø       لا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضًا قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِینَ یَتَسَلَّلُونَ مِنْکُمْ لِوَاذًا فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ. (63) نور

   خدای یکتا در این آیه باز مومنین را از منظری دیگر مخاطب قرار می دهد و به عنوان یک شرط برای مومن بودن بدانان می فرماید که در رابطه با ندا در دادن و صدا زدن او یعنی رسول خدا طوری عمل ننمایند که بین خودشان متداول است بلکه مراعات امر را بنمایند و نیز این که اگر از این دستور و حکم سر پیچی کنند و به غیر پناه ببرند، لذا باید بدانند که مخالفت از امر پیامبر یا فتنه و آشوبی را برایشان در پی دارد و یا عذاب دردناک بدانان خواهد رسید.

 پیرامون موضوع ندا در دادن مطلوب مرتبط با پیامبر مکرم اسلام ص لازم است که گفته شود این امری است که در سوره حجرات نیز بدان اشاره و پرداخته شده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ(2) إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ (3) إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ (4) وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (5) حجرات[1] ».  

   و مورد دیگر اینکه خدای یکتا وقتی به مومنین می فرماید که سر پیچی از فرمان و حکم پیامبر ص و پناه بردن به یکدیگر؛ عاقبت خوبی برایشان ندارد، این بدین معناست که هر کاری تبعات خود را دارد و اگر مومنین نه تنها مرتبط با امر رسول خدا ص که خود اطاعت خدا را می کرده است؛ بلکه مرتبط با دیگر اولیای الهی یعنی امامان ع نیز اینگونه عمل نمایند که بسیاریشان نمودند؛ نتیجه چنان سرپیچی برایشان چیزی جز این نخواهد بود که دست کم به آشوبی دچار خواهند شد (که شدند) که نمونه آنها حاکمیت امویان و مروانیان و عباسیان بر آنان بود که تبعات آن همچنان باقی است. بخش عذاب دردناک و آخرتی آن را تنها خدای یکتا بدان داناست.  امری که ریشه در تصمیم سقیفه داشت و دارد و از تبعات آن بود و می باشد؛ و این بدان خاطر بود که برخی مومنین علیرغم نزول آیه 67 سوره مائده[2] و ابلاغ آن در حجة الوادع توسط پیامبر مکرم اسلام ص و معرفی حضرت علی ع به عنوان ولی مومنین پس از خود آن هم طی خطبه ای و اخذ بیعتی از مومنین حاضر در این مراسم؛ بلافاصله پس از رحلت آن رسول گرامی ص در محل مذکور گرد هم آمدند و از امر خدا و فرستاده اش تخلف کردند و با تعیین خلیفه اول در واقع بیعت آن روز خود را با حضرت علی ع که در محضر رسول خدا ص بود نیز نگه نداشتند و .... در حالی که کتاب قرآن و آیه این کتاب در میانشان بود مبنی بر این که هیچ مرد و زن مومنی پس از صدور حکم خدا و رسولش اختیاری برای نافرمانی ندارند که اگر چنین کردند همانا راه گمراهی روشن را رفته اند (36 احزاب). و باز مکمل این امر آن هم مرتبط با این حضرت اینکه مومنین علیرغم بیعت کردن با وی پس از قتل خلیفه سوم؛ باز به وی و بیعت خود با او وفادار نماندند و ضمن تحمیل سه جنگ به او در قالب های ناکثین و قاسطین و مارقین؛ در نهایت راه قاعدین را در پیش گرفتند و نه تنها موجبات شهادت آن حضرت را فراهم آوردند که به خاطر این بیعت شکنی؛ باعث شدند که در واقع از اینجا به بعد امویان و مروانیان و عباسیان بر ایشان و نیز نسل های پس از آنان حاکم و چیره شوند و آثارش کماکان باقی باشد.       

    در واقع هر آنچه که به مردم و حتا مومنین  از مصائب و مشکلات می رسد نتیجه کارهای خودشان است و بنابراین بایسته است ضمن ایمان به خدا برای برخورداری قلب ها از هدایت او ؛ مومنین تنها فرمان خدا و رسول او را ببرند و تنها دعوت خدا و رسول را پیش از آنکه روزی بیاید که بازگشتی در آن نیست اجابت نمایند و از رویگردانی از این امر بپرهیزند که بر رسول خدا جز ابلاغ و رساندن آشکار آیات خدا نبوده است و او وظیفه ای در قبال مردم برای نگاهبانی از آنان در برابر خشم خدا به خاطر اعمال بد بندگانش نداشته است: « مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (11) وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِینُ (12) اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (13)تغابن با توجه به آیات5-10 » . // «اسْتَجِیبُوا لِرَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَکُمْ مِنْ مَلْجَإٍ یَوْمَئِذٍ وَمَا لَکُمْ مِنْ نَکِیرٍ (47) فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلا الْبَلاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الإنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَإِنَّ الإنْسَانَ کَفُورٌ (48)شورا  » . // « مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الأرْضِ وَلا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ (22)حدید باتوجه به آیات 23-24 » // به هر جهت باید باز دانست که هر خوبی که می رسد از جانب خداست و هر بدی که میرسد از خود افراد است، نکته ای که خدای یکتا به برانگیخته و فرستاده اش برای همه مردم که گواهی او در باره ی رسالتش بس است را در آیه ای از آیات قرآن به وی گوشزد می فرماید: « مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولا وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا[3] (79)نساء ». و در آخر اینکه علاوه بر ایمان و انجام کارهای شایسته، بدانچه که به سوی او به حق و از سوی حق یعنی قرآن کریم فرو فرستاده است ایمان بیاورند که همانا این حق است و غیر آن باطل اگر در پی پوشیده شدن بدی هایشان و سامان کارهایشان از سوی خدای یکتا هستند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ (1) وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ (2) ذَلِکَ بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ (3) محمد » .

    و تمام اینها بدان خاطر است که خدای یکتا که همه چیز را آفریده و تمام آنها مسخر اوست و به تمام آنها حتی آنچه انجام میدهیم داناست؛ حق مطلق است و آنچه که از غیر او خوانده می شود همه باطل است. پس باید تنها خدای یکتا را پرسیتد و خواند که همانا او بلند مرتبه و بزرگوار است: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (29)ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ (30)لقمان » .   



[1] - ای اهل ایمان با رسول با ادب سخن گویید و بالای صدای پیامبر ص صدای خود را بلند مکنید که اعمال نیکتان محو و باطل می شود و شما در نمی یابید. آنان که نزد رسول خدا به صدای آرام و آهسته سخن گویند آنها هستند که در حقیقت دلهایشان را برای مقام رفیع تقوا آزموده و آمرزش و اجر عظیم نصیب فرموده است. به حقیقت مردمی که تو را از پشت حجره ها به صدای بلند می خوانند اکثر مردم بی خردی هستند و اگر آنها صبر می کردند تا وقتی که تو بر ایشان خارج شوی بسیار بر آنها بهتر و ثوابش بیشتر بود و خدا بسیار آمرزنده ی مهربان است.

[2] - یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ (67) مائده. 

[3] - که در رابطه با این بخش از این آیه کریمه باید به آیه ی 43 سوره ی رعد نگاهی داشت که چرا خدای یکتا گواهی خود را پیرامون رسالت پیامبر مکرم اسلام ص طرح می کند و بس می داند و دوم اینکه برابر کلام مقدس ایشان، دیگر چه کسانی می توانند بر این امر گواهی دهند : «وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ (43) رعد» . پس روشن می شود که این گواهی پاسخی است به کفار که می گویند حضرت محمد ص رسول خدا نیست و دیگر اینکه علاوه بر خدای یکتا تنها کسانی می توانند به رسالت حضرت محمد ص گواهی دهند و گواهی شان در این خصوص بس باشد که دانش کتاب یعنی علم قرآن را داشته باشند. به عبارت دیگر تنها این کتاب است و در سایه ی این کتاب و دانش بدان است که میتوان به این درجه از گواهی رسید، که روشن است که دانش قرآن نیز به واسطه ی ایمان بدان به فضل الهی اعطا شده به دست می آید و نه جز آن.والله اعلم.


نوشته شده در  یکشنبه 100/5/10ساعت  6:8 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
[عناوین آرشیوشده]