سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Ø       قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ الْمُبِینُ. (54) نور

 برابر این آیه کریمه روشن می شود که مومنین باید فقط فرمانبر خدا و فرستاده اش باشند؛ چه اینکه اگر کسی از این امر رو بر گرداند باید بداند که نتیجه کارهای هر کس برای خودش است و نه کسی دیگر. منافقین نتیجه کارهای خود را می بینند و مومنین و فرمانبران اوامر خدا و فرستاده اش هم نتیجه کارهای خود را. و مورد دیگر اینکه راهنمایی شدن و هدایت به راه راست تنها در این فرمان بردن است و نه جز آن، که بر رسول خدا وظیفه ای جز رساندن آیات خدا به صورت آشکار و به عنوان مبشر و منذر الهی نبوده.

   نتیجه اینکه هر گونه هدایتی برای مومنین و در پی آن هر گونه رستگاری و کامرواییمنوط به این است که فرمان خدا و رسولش برده شود. هر چند که دیگر انسان ها به طریق خردورزی روی امور زوج گونه است که راهنمایی می شوند و تکلیفی بیش از آن تا زمانی که آیات خدا بر آنان خوانده نشده و یا بدانان نرسیده است نمی باشد؛ و این مهم بدان معناست که مومنین به عنوان یک امت میانه و با توجه به پیشرفت وسایل ارتباطی لازم است که آیات قرآن را به مردم برسانند همانگونه که پیامبران خدا مامور به این مهم بوده اند. یعنی وقتی پیامبران خدا موظف و مکلف به این بوده اند که آیات خدا را که بدانان وحی می شده به روشنی به گوش مردم برسانند و بر آنان بخوانند و تنها هم آیات خدا را به گوش مردم قوم یا امت خود برسانند؛ پس به دنبال و پیروی از این موضوع؛ لازم است که مومنین نیز در قبال این دو مساله مرتبط با سایر امت ها اینگونه عمل نمایند؛ یعنی هم اینکه خود را موظف به این بدانند که به نحو مقتضی آیات خدا را که همه در قرآن کریم است را برای آنان بخوانند و بدانان برسانند و هم اینکه بدانند که آنان تنها و تنها موظف به رساندن آیات خدا به دیگران اعم از مومنین و دیگر مردم هستند و نه کلامی جز آن؛ زیرا وقتی خدای یکتا می فرماید که این قرآن برای بیم دادن مخاطبین و هر کسی دیگر که قرآن به دست آنها برسد به رسول خدا ص وحی شده است، پس روشن می شود که وظیفه مومنین این است که آیات قرآن را به دیگران برسانند تا آنها مشمول کسانی شوند که قرآن به عنوان بیم دهنده بدانان رسیده است و ... : «قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِیدٌ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ (19)انعام با توجه به آیات 14-27) »، و مکمل این ها بدانند که به پیروی از پیامبران خدا فقط موظف به ابلاغ آیات خدا به دیگران هستند و نه چیزی جز این؛[1] باشد که با این انجام وظیفه، مردم به یاری خدا به سوی دین او بیایند و با آمرزش به درگاهش توبه کنند و با فرمانبری او و فرستاده اش ، آیاتش را که همه و همه در قرآن کریم است بدان عمل نموده و مورد لطف و رحمت بیش از پیش او قرار گیرند. و دلیل اینکه گفته می شود که فقط آیات قرآن که کلام مقدس الهی است برای دیگران خوانده شود بدین خاطر است که قرآن برای جهانیان است یعنی برای یک امت خاص نیست بلکه برای همه مردم در هر زمان و مکانی است : «قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ (86) إِنْ هُوَ إِلا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ (87) وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ (88)صادبا توجه به آیات 67-85 ». [2]   

    به عبارت دیگر با این آیات کریمه روشن می شود که مومنین در قبال قرآن و آیات آن تنها موظف به این نیستند که به موارد قرائت، تلاوت، ترتیل، تدبر و ... بپردازند بلکه بالاتر از این ها مکلف به این هستند که در خصوص « تبلیغ » آیات خدا برای دیگران اعم از مومنین و دیگر مردم مبادرت نمایند تا قرآن و آیات آن به دیگران از غیر مومنین نیز برسد و به اذن الهی وارد دین شوند و دست از فحشا و منکرات بردارند و یکتاپرست شوند و از غفلت بیرون آیند و ...، چرا که ابلاغ آیات الهی به مردم وظیفه و رسالت پیامبرانش بوده است[3] و همانطور که گذشت رسیدن آیات قرآن به دیگران نیز در سایه ی همین تبلیغ آیات برای ایمان آوردن و راهنمایی و رستگار شدن مردم به فضل و رحمت الهی است.

   پس نتیجه اینکه هر گونه هدایتی برای این امور در فرمان بردن از خدای یگانه است و آنچه که به فرستاده اش حضرت محمد ص و فرستادگان پیش از او وحی و نازل شده و همه در قرآن کریم آمده است؛ می باشد و نه جز آن . چرا که قران  ابلاغی برای همه ی مردم است و نه گروهی خاص: «هَذَا بَلاغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنْذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُو الألْبَابِ (52)ابراهیم با توجه به آیات 44-51. »[4] آن هم از سوی خدایی که حجت بالغه برای او می باشد: «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ (149) انعام ». پس باید با ایمان بدان؛ آیاتش را برای دیگران خواند و بدانان رسانید تا به لطف خداوندی ایمان بیاورند و از هدایت و نور و رحمت و ... آن برخوردار شوند که همانا تکلیف رسول خدا ص نیز رساندن آیات خدایی که همه رفتارها و گفتارهای بندگانش را میداند به مردم بوده است: « مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ (99)مائده با توجه به آیات 97-100) .»

    باری ؛ در این رابطه و اهمیت تبلیغ آیات قرآن و رساندن آن به دیگران توسط مومنین که از وظایف رسولان خدا در ابلاغ آنها به مردم قوم و امت خویش بوده است می توان به موارد زیر اشاره کرد:

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأنْصَابُ وَالأزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (90)إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ (91)وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِینُ (92)مائده با توجه به آیه ی 93) [5]». خدای یکتا در این آیات مومنین را از چهار عمل که از اعمال شیطان است باز می دارد و بدانان گوشزد می فرماید که اگر آنان رو به شراب و قمار بردند نتیجه اش چیزی نیست جز اینکه هم باعث این می شود که شیطان میان آنان دشمنی و کینه بیندازد و هم اینکه از ذکر خدا و نماز بازشان دارد. پس برای مومنین بدین جهت که رستگار شوند لازم است که تنها فرمان خدا و رسولش را ببرند و نه جز آن را که همانا وظیفه پیامبر ص رساندن آشکار آیات خدا بوده است که تمام در قرآن کریم آمده است.

«وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ (13) إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ (14) قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلا تَکْذِبُونَ (15) قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ (16) وَمَا عَلَیْنَا إِلا الْبَلاغُ الْمُبِینُ (17)یاسین با توجه به آیات 18-27 ». که آیه 17 می رساند که رسولان خدا خود نیز بر این باور بوده و بدان اذعان داشته اند که آنان تکلیفی ندارند جز اینکه آیات خدا را به عنوان رسولان او بر امتشان به صورت آشکار به آنان برسانند. در واقع و به عبارت دیگر، ابلاغ آیات الهی توسط رسولان خدا به مردم امت و قوم خود از جمله رسالاتشان بوده است که رسالت حضرت نوح ع در این زمینه نمونه ای از آن است: « لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (59) قَالَ الْمَلأ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (60) قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلالَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ (61) أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَأَنْصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لا تَعْلَمُونَ (62)اعراف با توجه به آیات 63-64) . [6]»

    خلاصه اینکه باید دانست که رسولان خدا تنها وظیفه ی ابلاغ آیات خدا و رسالت هایش را از جانب او داشته اند و نافرمانی از خدا و فرستاده اش نتیجه اش چیزی جز آتش دوزخ و جاودانی در آن نخواهد بود : « قُلْ إِنِّی لَنْ یُجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا (22) إِلا بَلاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالاتِهِ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا (23)   جن با توجه به آیات 18-28)». و این بدان خاطر است که بر رسول خدا تنها ابلاغ رسالت ها و آیاتش می باشد و نه جز آن زیرا که حساب و کتاب مخاطبین و مردم با خدای یکتاست: «وَإِنْ مَا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَعَلَیْنَا الْحِسَابُ (40) رعد ». و باز از آن جهت که وظیفه رسول خدا رساندن آیات او و ابلاغ رسالتش بوده، چه آنکه خدای یکتا بینای به بندگانش می باشد و بر اساس همان کیفر و یا پاداش می دهد که بندگانش در قبال این رسالت های رسولانش چه کردند: « فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالأمِّیِّینَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ (20)  آل عمران با توجه به آیات 21-27 » .  

Ø       وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ. (55) نور

  این آیه کریمه، متناسب با موضوع لزوم فرمان خدا و رسول را بردن؛ نتیجه ایمان و انجام کارهای شایسته را بیان می فرماید، مبنی بر اینکه خدا به کسانی از شما که ضمن ایمان آوردن کارهای شایسته انجام دهد وعده داده که روی زمین خلافت ببخشد و جانشین دیگران از فاسقان قرار دهد همانگونه که مرتبط با اقوام گذشته این سنت او جاری بوده است و علاوه بر این اینکه دین شان (اسلام) را بر همه ادیان تسلط ببخشد و همچنین آنان را پس از ترس؛ آرامشی ببخشد. به هر جهت خدای یکتا می فرماید تا بدون هیچ شرکی تنها او پرستیده شود که هر کس پس از آمدن حق و ایمان آوردن رو به سوی کفر و ناسپاسی نهاد همانا از فاسقین و تباهکاران است.

  نتیجه اینکه مومنین باید علاوه بر ایمان به خدا و به هر آنچه که او دستور داده است؛ از انجام دهندگان کارهای شایسته باشند تا آثار خوب آن را نیز حتا در این دنیا ببینند که برای نمونه می توان به این آیات کریمه اشاره کرد که خدای یکتا فرموده که مومنین و کنندگان کارهای شایسته هستند که بهترین اهل عالمند و بنابراین جایگاهشان بهشت است؛ و به عکس، کفار از اهل کتاب و نیز مشرکین از بدترین اهل عالمند و جایگاهشان دوزخ است: « إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ (6)إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ (7)جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ (8)بینه با توجه به تمام آیات آن.»؛ و دیگر اینکه بدانند که اصلاح امور و یاری دین و کوشش در راه خدا و ... در گرو و مشروط به این دو مقوله یعنی ایمان و عمل صالح است و سوم باز بدانند که تنها باید خدای یگانه را بدون اینکه چیزی دیگر را برایش انباز[7] یا برابر[8] قرار دهند بپرستند و بدانند که شرک گناهی است که آمرزش از سوی خدا در آن راهی ندارد: «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا (48) نساء ». و چهارم اینکه بدانند که بازگشتن از راه دین پس از ایمان آوردن هم تبعات دو جهانی خود را برایشان در پی دارد: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (54) مائده با توجه به آیات 55-56 ». [9]   


[1] - البته همانطور که در متن هم اشاره شد در اینجا هم به صورت خاص باید اشاره شود که تفاوت است میان رسولان خدا و دیگران از جهت خواندن و رساندن آیات خدا به مردم؛ آن هم از آن جهت که رسولان خدا از نوح ع تا محمد ص؛ آیات خدا را که بدانان « وحی » می شده را به مردم ابلاغ می کرده اند و اما دیگران از مومنین باید آیات خدا را که همه ناشی از همان وحی به خاتم النبیین ص می باشد و همه در قرآن کریم است را بر دیگر مردم بخوانند. به عبارت دیگر به دیگران از غیر رسولان خدا، آیه ای وحی نمی شود و امر وحی هم با رسالت خاتم النبیین ص به پایان رسیده و لذا قرآن و آیات آن باید مبنای تمام امور مومنین اعم از شنیدن و فرمان بردن و خواندن بر دیگران و ... باشد.

[2] - و همینطور است در این رابطه آیه 90 سوره ی انعام با توجه به آیات 82-89 / آیه ی 104 یوسف با توجه به آیات 102-109 / آیه ی 52 سوره ی قلم با توجه به آیه ی 51 .  

[3] - که از جمله آنها آیه ی 67مائده می باشد که پیامبر مکرم اسلام ص موظف به ابلاغ و رساندن آیه مرتبط با جانشین خود به عنوان نخستین حجت بلافصل و ولی خدا بر مومنین بوده است.

[4]این قرآن حجت بالغ برای همه مردم است تا بدانند که او یعنی الله خدای یگانه است و تا اینکه خردمندان متذکر و یادآور شوند. // و همینطور است در این رابطه آیات 105-106 انبیاء .

[5] - و بدینگونه است در این رابطه آیه 35 سوره نحل با توجه به آیات 36-40، که خدای یکتا می پرسد آیا پس بر رسولان الهی جز رساندن آشکار آیات او است.

[6] - و بدینگونه است در این رابطه آیات 68 و 79 و 93 همین سوره یعنی اعراف مرتبط با رسالت سایر رسولان الهی آمده در این سوره. و نیز آیات 39 احزاب و 23 احقاف در این زمینه.

[7] -بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ (1)یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنَا فَاتَّقُونِ (2)نحل.

[8] -بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ (1) انعام.  

[9] - و بدینگونه است در این رابطه آیه 217 بقره با توجه به آیات 216-218 .


نوشته شده در  یکشنبه 100/5/10ساعت  6:19 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
[عناوین آرشیوشده]