سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 Ø        الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُولَئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ. (26) نور

 با نظر داشت آیه 3 این سوره (نور)؛ لازم است گفته شود از جمله آیات روشن دیگر این سوره، اشاره شده در آیه شماره یک اینکه برابر صراحت این آیه؛ زنان بد کار و پلید برای مردان بدکار و پلشت هستند و بالعکس. و از سوی دیگر زنان پاکدامن برای مردان پاکیزه هستند و بالعکس و این گروه اخیر از آنچه در موردشان گفته می شود نه تنها هیچ بهتانی متوجه شان نیست بلکه از آمرزش و روزی نیکو هم برخوردار می شوند.    پس باید مومنین به این مقوله هم توجه داشته باشند که زنان پلید و بدکار شایسته مردان بدکار هستند چرا که یک زن پلید در هر حال می تواند این پیشه خود را حتا اگر با مردی مومن و پاک دامن ازدواج نماید ادامه دهد و به شوهر خود خیانت نماید و از سوی دیگر باعث فراهم آوردن بهتان دیگران در مورد خود یعنی آن مرد مومن پاکیزه دامن شود و بدینگونه است بر عکس آن. در واقع یکی از اموری که باعث می شود تا کسی از زن و مرد مومن پاکیزه، تهمت و بهتان دیگران را مرتبط با مقوله زنا و پلید کاری برای خود بخرد خلاف این دستور و آیه روشن خدا عمل کردن است. به عبارت دیگر با رافت و دلسوزی برخورد کردن یک زن یا مرد مومن پاکیزه در قبال یک مرد یا زن کننده کارهای پلید به نحوی که بدین واسطه از پلیدکاران گردیده؛ نتیجه اش این است که چنان زن یا مرد مومن پاکیزه ای خود را در معرض بهتان به پلیدکاری از سوی دیگران قرار دهد و لذا بدین خاطر است که خدای یکتا در این آیه کریمه به روشنی بیان می فرماید که فقط زنان پاکیزه برای مردان پاکیزه و مردان پاکیزه برای زنان پاکیزه می باشند.    پس یکی از مواردی که مانع فراهم آوردن شرایط بهتان مومنین و پاکیزه گان از سوی دیگران نسبت به خود می شود این است که از نکاح و حتا هم نشینی با بدکاران از کسانی که کار پلیدی مثل زنا را انجام می دهند و یا به دیگر مومنین تهمت زنا می زنند و یا در پی این هستند که یک پلیدی در بین مومنین پدید آید و شایع شود، دوری نمایند. والله اعلم

Ø       یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ. (27) نور

خداوند یکتا در این آیه به روشنی می فرماید که مومنین به غیر از خانه های خود؛ وارد دیگر خانه ها بدون اینکه با آنان مانوس باشند و بر اهل آن سلام کنند نشوند، چرا که این امر و مراعاتش برایشان بهتر است و بنابراین بهتر است که هم از این آیه و هم از کسانی که برابر دستور خداوند در این خصوص عمل نکرده اند و نتیجه ناخوشایند آن را که کمترین آنها مورد اتهام قرار گرفتن هایی همچون فسق و فساد بوده است و راهها پیموده اند تا پاکیزه گی خود را ثابت نمایند و از بار ذهنیت های منفی دیگران راجع به خود و کسانشان بکاهند و ...؛ پند گیرند و یادآور این موضوع شوند و شویم که آری باید به دستورات خدای یکتا که همه در آیات روشنش آمده است عمل نماییم اگر در پی این هستیم که کماکان به یاری خدا به عنوان مومنین پرهیزگار و پاکدامن میان دیگران باقی بمانیم. ان شاءالله. چه آنکه همانطور که گذشت تبعات یک تهمت مرتبط با یک کار پلید تنها برای فرد نیست بلکه می تواند دامن کسانش را نیز در بر بگیرد به نحوی که تا اثبات شدن صدق و کذب آن انگشت نمای مردمی شوند که در جمع آنها در یک محل یا شهر و ... زندگی می کنند. هر چند که این شیوه برخورد آن جمع نیز هیچ محلی از اعراب ندارد زیرا که باید دانست که وقتی هر کس برابر سنت آفرینش بار خود را بر می دارد پس دلیلی ندارد که اهل و کسان یک فردِ موردِ اتهام هم بار آن را بردارند و از حقوقشان در قالب عرف جامعه محروم شوند و ...   بنابراین مومنین گذشته از خانه خود؛ به طریق اولی می توانند با شرایط خود همچون درب زدن و خبر دار کردن آنها و یا الله گفتن و ... وارد خانه هایی شوند که با آنان انس و الفتی داشته باشند و در واقع از ارحام یا انساب آنان باشند. آن هم البته پس از سلام کردن و این یعنی تقدم و اهمیت مقوله سلام در دین و در نزد خدای یکتا به هنگام رو به رو شدن با دیگران. حال وقتی حکم خدا پیرامون چند و چون وارد شدن به خانه کسانی که با انس و الفتی همراه هست اینگونه است؛ پس کم و کیف ورود به خانه دیگران جای خود دارد که به عبارتی تمام اینها نشان از امور اخلاقی دارد تا از هر گونه تبعات ناخوشایند و نکوهیده جلوگیری شود. چه آنکه سلام علاوه بر اینکه نامی از نامهای خداست، امری است که اهل بهشت به عنوان تحیت بر یکدیگر روا می دارند. (9-10 یونس).

Ø       فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلا تَدْخُلُوهَا حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَإِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَى لَکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ.(28) نور

 در ادامه آیه قبل اینکه خداوند یکتا و دانای به تمام امور در این آیه کریمه می فرماید؛ حال اگر در خانه ای را زدید و کسی نبود یا جوابی نداد یا در خانه باز بود و شما صدا زدید و باز پاسخی نشنیدید؛ بنابراین وارد آن خانه نشوید تا زمانی که اهل آن خانه به شما اجازه ورود دهد. و این بدین معنی است که هیچ کس در هر جایگاهی و به هر علتی اعم از طلبکار و ... که باشد حق ندارد که بی اجازه وارد خانه دیگران شود .    خداوند یکتا در ادامه این آیه روشن به روشنی می فرماید؛ حال اگر شما پاسخی در قبال آن مراجعه تان به در آن خانه شنیدید و کسی از اهل آن خانه گفت که بر گردید و وارد خانه نشوید بنابراین باید برگردید چرا که این برای شما پاکیزه تر است.

    چنانچه دقت شود خداوند یگانه در آیه قبل، ورود به خانه دیگران را همراه با هماهنگی با صاحب خانه و سلام می داند و در عین حال آن را برای فرد مومن بهتر می داند؛ اما در این آیه کریمه نه تنها ورود به خانه اغیار باید با اجازه باشد که حتا اگر کسی بود و گفت برگرد و وارد خانه نشو؛ لذا آن را پاکیزه تر برای مومنین می داند و نهایتن اینکه حال ما چه این گفته اهل خانه را انجام بدهیم و یا ندهیم یعنی از راهی که آمده ایم برگردیم و یا آنکه بر خلاف گفته اهل آن خانه و در واقع بر خلاف دستور صریح خداوند آن را انجام ندهیم و به راهمان ادامه دهیم و وارد آن خانه شویم به هر جهت باید بدانیم که خدای یکتا به هر آنچه که به عنوان یک مومن در این خصوص انجام می دهیم داناست.

    اما این جا وقتی سخن از این است که ای مومنان اگر توسط اهل خانه مورد نظر گفته شد که بر گردید و وارد نشوید؛ پس شما هم در واقع گوش کنید و برگردید که این برایتان پاکیزه تر است؛ از آن جهت است که اگر کمی دقت کنیم و دقیق شویم خواهیم دید که اکثر بهتان ها و گفته ها و اتهامات از همین جاها و غفلت از کلام و آیات الهی نشات می گیرد که ناگاه هنگام بودن در خانه و باز نگشتن، شخص سومی وارد شود و برای نمونه یک مرد مومن را با یک زن مومن تنها ببیند فلذا این مشاهده باعث می شود تا یک اتهامی را انسان ناخواسته متوجه خود کند و مردم بگویند و اشاعه دهند آنچه را نباید بگویند. و بدیهی است که این مهم از منازل محارم و نزدیکان از نسب و سبب را در بر می گیرد و لذا وقتی خداوند یکتا می فرماید که چونکه کسی از اهل خانه گفت برگردید، پس برگردید که برای خودتان پاکیزه تر است به این جهت است. خانه اغیار که جای خود دارد.    پس یک جنبه از اینکه خداوند می فرماید اگر در پی گفتار و امر آن کس از اهل خانه که وقتی گفت بر گردید؛ به آن عمل کردید برای شما بهتر است بدین خاطر است که شما مومنین مورد هیچ بهتان و اتهامی همچون زنا و دزدی و ... قرار نگیرید و دلیل دیگر اینکه اگر گفته شد بر گردید پس برگردید برای شما پاکیزه تر است، از آن جهت است که نه تنها کسی از دو طرف مورد اتهام خاصی قرار نگیرد بلکه از آن جهت است که مبادا فریب شیطان و وسوسه های او را خورده و خواهش نفس خویش را پیروی کرده دست به فحشایی زده و ...    نتیجه اینکه بنابراین می بینیم که تمام این آیات روشن همه و همه برای سعادت و پاک بودن مردان و زنان مومن از هر گونه بهتان و اتهام بزرگ و یا هر گونه آلوده شدن و به سمت کارهای زشت رفتن است است. به عبارت دیگر اینکه مومنین نه تنها حق این را ندارند که به فحشای زنا نزدیک شوند و یا به دیگر مومنین بدون دانش در این زمینه اتهامی ببندند و یا در جهت اتهام شایع شده بکوشند؛ بلکه حق این را هم ندارند که خود را در موضع تهمت مرتبط با این موضوع با انجام مواردی همچون هم نشینی با پلید کاران و یا نکاح با زناکاران و یا وارد شدن به خانه غیر خود بدون سلام و یا بدون اجازه ورود؛ قرار دهند که همانا این ها باعث بدنامی شده و از در زمره پاکیزه کاران بودن به دور نگه می دارد.

Ø       لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ مَسْکُونَةٍ فِیهَا مَتَاعٌ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ. (29) نور

اما خداوند یکتا در این آیه کریمه می فرماید که بر شما هیچ گناهی و محدودیتی نیست که در خانه هایی که کسی در آنها زندگی نمی کند و یا غیر مسکونی است وارد شوید؛ چرا که برای شما در آنها بهره ای است. مثلن می توانید در سایه ی آن ساعتی را سپری کنید و یا ناهاری بخورید و ... اما بدانید حال که وارد چنین مکانهایی می شوید اجازه هر کاری را ندارید و بدانید که خدا از آنچه که در آشکار و نهان حتا اگر در چنین خانه هایی باشد، انجام می دهید آگاه است. یعنی برای او دور و نزدیک و اینجا و آنجا ندارد؛ او به همه چیز در هر زمان و مکان پیدا و پنهان از آن جهت که آنها را آفریده داناست و این دانایی او به تمام امور مطلق است.

    پس با توجه با این آیه کریمه درست است که مومنین می توانند وارد مکانهای غیر مسکونی اعم از خانه و یا سرپناه های بیابانی و صحرایی و ... بشوند؛ اما حق ندارند که در آن جاها دست به کارهای ناشایست و فحشا بزنند؛ چرا که درست است که کسی برای نمونه از هم نوع نمی تواند که آنها را ببیند و یا اگر دید بدانها اتهامی را وارد نماید؛ اما این چنین هم نیست که خداوند یکتا نیز نداند که ما در آن جا چه انجام می دهیم. و این مورد اخیر یعنی اینکه خداوند یکتا به هر جهت می خواهد که مومنین بیش از پیش پاک و پاکیزه و به دور از هر گونه اقدام به فساد و فحشایی و یا متهم بدان باشند. و بدانند که خدای یکتا در همه حال و در همه مکانها اعم از مسکونی و غیر مسکونی حاضر و ناظر اعمال آنهاست و بدین جهت هم پاداش یا کیفر می دهد.


نوشته شده در  یکشنبه 100/5/10ساعت  6:35 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
[عناوین آرشیوشده]