سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Ø        إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُمْ مَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمٌ. (15) نور

    حال و برابر این آیه ی کریمه می توان به نوعی دریافت که به چه دلیل اگر فضل و رحمت او یعنی «الله» در حق آنان یعنی مومنین نبود بنابراین ایشان را به خاطر پیروی همان سخنِ همراه با بهتانِ گروه منافق و فاسق مورد عذاب بزرگ قرار می داد؛ آری از آن جهت که گروه شنونده ی سخنان منافقین؛ آن بهتان را به زبانشان فرا می گرفتند و به دهانهایشان می گفتند بدون آنکه بدان دانشی داشته باشند.[1] و این یعنی اینکه آن مومنان نیز در پراکندن آن بهتان بزرگ شریک و سهیم بودند و لذا مستحق عذاب؛ اما خداوند یکتا باز آن را حمل بدان کرد که آن گروه مومنین از آنجا که به آنچه که شنیده اند و یاد گرفته اند و سپس هم گفته اند؛ دانشی نداشته اند و از عاقبت بد کار خود بی خبر یا بی اطلاع بوده اند پس باز مشمول فضل و رحمت الهی در دو سرا قرار می گیرند و از آن عذاب بزرگ به دور می مانند. و این آیات یعنی فضل خداوند یگانه، که مومنین بدانند که نباید به چنین کارهایی دست بزنند که عذاب خدا را بدنبال خود دارد. باری مومنین باید بدانند که آنچه از بهتان مذکور را که خیلی سریع به دهان هایشان می گویند و آن را کوچک می شمارند؛ این در نزد خدای یکتا خیلی بزرگ و بلکه شاید بتوان گفت گناهی بزرگ است، بخصوص اینکه با آبرو و حیثیت مومنین در ارتباط باشد. (والله اعلم).  نتیجه اینکه باید پیروی آیات خدا را کرد و این آیات را نشانه ای از فضل و رحمت الهی در مورد خود دانست و از انجام رفتارها و گفتارهای بد که بدان دانشی نیست پرهیز نمود که تبعات خود را دارد.

Ø       وَلَوْلا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا یَکُونُ لَنَا أَنْ نَتَکَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَکَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ. (16) نور

حال با نظر داشت آیه ی 12؛ خدای یکتا اینگونه مومنین را خطاب قرار می دهد که ای مومنین باز چرا آن سخن منافقان را که بهتان بزرگ بود را وقتی شنیدید نگفتید که ما سزاوار آن نیستیم که پیرامون آن سخنی گوئیم. خدایا تو منزهی و این بهتانی بزرگ است.؟

    نتیجه اینکه انسان مومن بایستی بر اساس دانش پیرامون یک چیز سخن بگوید و نه از سر پیروی هوای نفس یا خوشایند کسی یا از سر هم رنگ شدن با جماعت. چرا که حفظ حیثیت مومنین خیلی مهم است. پس نه تنها وقتی سخن از بهتان کسی نسبت به مومنی هست نباید خیلی سریع آن را پذیرفت و پیروی کرد بلکه آن را بازگو نیز نباید کرد و نشر هم نداد. و همینطور تا آمدن دانش امر؛ باید آن را بهتانی دروغ دانست و سخنی پیرامون آن نگفت و خود را شایسته ی سخن گفتن پیرامون آن ندانست تا حق روشن شود. بخصوص اینکه فسق فرد گوینده روشن شده باشد.

Ø       یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ .(17) نور

   جان کلام اینکه خداوند یکتا بدان مومنین پند می دهد که مبادا دوباره به همانند چنین امری باز گردید اگر در واقع از گروندگان می باشید. و این بدان معناست که یک مومن پس از آمدن دانش پیرامون امری که همان دانش آیات الهی باشد؛ حق ندارد که از دستور خدای یکتا سر پیچی نماید؛ بلکه باید از کلام مقدس الهی که همه در آیاتش که در قرآن کریم است پند گرفت و بدون دانش در خصوص موضوعی که می تواند گفتاری بهتان آمیز و دروغی بزرگ باشد وارد نشد که تبعات خود را دارد هر چند که رحمت خداوند وسیع است. اما او آیاتش را به واسطه ی پیامبرانش تا پیامبر خاتم ص فرو فرستاده تا کسی از بندگان او از اسراف کارانِ به خویش، نه تنها از رحمت او ناامید نشود بلکه توجیهی نداشته باشد که ما از این امور غافل و یا بدانها و تبعاتش جاهل بودیم. به هر جهت باید مومنین ضمن شنیدن و فرمان بردن آیات خدا، آنها را با خواندنش؛ به مردم و دیگر بندگان خدا برسانند تا همه بدانند که کفر به آیات الهی نتیجه اش زیانکاری است و این تنها تقوا و پرهیزگاری است که مومنین و مردم را از عذاب خداوند بخاطر ستم بر خود رهایی می بخشد: « قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (53) وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ (54) وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ[2] مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ (55) أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ (56) أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِی لَکُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (57) أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ (58) بَلَى قَدْ جَاءَتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنْتَ مِنَ الْکَافِرِینَ (59) وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ تَرَى الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَکَبِّرِینَ (60) وَیُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ (61) اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ (62) لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (63) زمر[3]».  

Ø       وَیُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ. (18) نور

   باری؛ و اینکه نه تنها شما را پند می دهد بلکه خدای یکتا آیاتش را برای شما مومنین بیان می فرماید که او همانا دانای درستکردار است.

   یعنی خداوند یکتا به همه چیز داناست و بر اساس آنها سخن به میان می آورد و پند می دهد چرا که او خود وقتی همه چیز را آفریده است پس به تمام احوال آنان نیز داناست. و علاوه بر این دانایی فرزانه و درست کردار نیز می باشد. یعنی اینکه جزای اعمال هر کس را بر اساس آنچه که گفته و انجام داده است می دهد و لذا تفاوت است بین کسی که دانسته با آبروی مومنی بازی می کند و کسی که نادانسته در این راه پیروی چنین کسی را می کند.

    به هر جهت مومنین باید به آیات الهی گوش فرا دهند و از آنها پند گیرند و بدانند که شان نزول این آیات و مخاطب آنها فقط گروه مومنین زمان پیامبر مکرم اسلام ص نبوده است بلکه دایره ی آن در بر گیرنده ی تمام مومنین در هر زمان و مکانی است و لذا بر آنان فرض است که این آیات روشن را، هم بشنوند و فرمان ببرند و هم اینکه تنها آیات خدا را برای دیگر مومنین و حتا دیگر مردم بخوانند و ترویج دهند و تبلیغ نمایند و نه سخنی جز آن را.

Ø       إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.(19) نور

   در آیات 11-16 سخن از این بود که اگر برخی مومنین نادانسته و بدون دانش امری که بهتانی بود را به زبان یاد می گرفتند و با دهان می گفتند و آن را امری کوچک می شمردند در حالی که نزد خدا گناهی بزرگ بود و لذا مورد خشم خدا قرار نمی گرفتند چرا که فضل و رحمت الهی به واسطه ی دانا نبودن به تبعات امر شامل حال آنان می شد؛ اما خدای بزرگ و دانا در این آیه نتیجه ی امری را بیان می فرماید مبنی بر اینکه اگر کسی از مومنین دوست داشته باشد تا زشت کاری ها میان کسانی که ایمان آورده اند اشاعه شود و رواج یابد؛ لذا برای چنین فردی در دو گیتی عذاب دردناک است. باری باید اذعان کرد که خدا می داند و ما نمی دانیم.

   نتیجه تا اینجا اینکه یک فرد مومن نه تنها نباید بدنبال عمل فحشای زنا باشد بلکه نباید آن را به دیگری بدون آوردن چهار گواه نسبت دهد و علاوه بر این اینکه نباید اگر نسبتی به کسی از مومنین داده شد خیلی سریع آن را بپذیرد و بدون دانش برای دیگران باز گو نماید؛ بلکه حق ندارد که بدنبال این باشد که زشت کاری میان مومنین اشاعه یابد که نتیجه اش همانطور که در این آیه ی کریمه آمده و تنها خدای یکتا بدان داناست عذاب دردناک خواهد بود.    پس باید همانطور که اشاره شد تنها آیات خدا را مبنای مراحل زندگی خود قرار دهیم و تنها آیات خدا را پیرامون هر مقوله ای در اسلام برای دیگران بخوانیم و تبلیغ نماییم و نه جز آن را؛ اگر در پی این هستیم که خدا ما را راهنمایی و رستگار کند. به عبارت دیگر راهنمایی و رستگار شدن مومنین توسط خدای یکتا در این است که تنها پیروی آیاتش بشود. (والله اعلم).

Ø       وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ. (20) نور

   خداوند یکتا متناسب با بیان هر موضوع روشنی در این سوره تا کنون؛ بلافاصله در پایان آن سخن از فضل و رحمت خود به میان می آورد و پیرامون موضوع مرتبط با آیه ی 19 نیز اینگونه است و در آیه ی 20 به آن اشاره دارد و این بدان معناست که بسیاری از امور که بد است و حتا برابر سنت آفرینش به لحاظ عقلی نیز نباید انجام گیرد و تخریب و تضعیف مومنین را به لحاظ حیثیتی در پی دارد و انجام نمی گیرد بدان خاطر است که فضل و رحمت الهی شامل حال همه از جمله مومنین است و چه بسا کسانی بسیار که از این مهم غافلند. برای نمونه اینکه انسان یک تهمت یا غیبتی را راجع به یک مومنی می شنود و قصد دارد آنرا به عنوان لقلقه ی زبان جای دیگر و برای کسانی دیگر از مومنین بازگو نماید اما یادش می رود و ... همه ی اینها ناشی از فضل و رحمت خدای یکتاست تا اینکه هم ما مرتکب گناه نشویم و هم یک مومن در معرض تهمت و نسبتی که بهتان و دروغ است قرار نگیرد و آبرویش بی جهت در معرض ریخته شدن قرار نگیرد.

   و یا اینکه فضل و رحمت خداوند بر مومنین باز گسترده است از آن جهت که اگر مومنی یا گروهی از مومنین بدون دانش دنباله روی بهتانی را نمودند و یا بهتانی و نسبتی بد را به مومنی دیگر زدند و نتوانستند آن را ثابت نمایند و .... باز آنان را مورد خشم خود قرار نیمدهد و حمل بر جهل و غفلت شان از موضوع می کند و لذا آیاتش را فرو می فرستد تا هم حکم و حدود تخلف از موضوع را بدانند و هم اینکه دیگر پس از آمدن دانش آن در قالب آیاتش بدنبال این کارهای بد و ناشایست نروند. پس هم فضل و رحمت الهی نسبت به مومنین فرا گیر است و هم اینکه او مهرورز و مهربان است.

  نتیجه اینکه همانطور که مکرر اشاره شد مومنین باید ضمن ایمان به آیات الهی و عمل بدانها؛ تنها آیات خدا را مبنای ترویج و تبلیغ خود و خواندن آن بر دیگران اعم از مومنین و یا دیگر مردم قرار دهند و نه جز آن را. چرا که تنها آیات خداست که حق است و از هرگونه تفرقه ای بین مومنین ممانعت به وجود می آورد و از هر گونه بروز و یا شیوع فحشا و منکری بین مومنین جلوگیری می نماید. پس برای اینکه مومنین بدنبال انواع بزه ها از جمله آنچه که پیرامون موضوعات فوق تا کنون در این آیات روشن از این سوره بیان شده است نروند و کماکان مورد فضل و رحمت خداوندی در دنیا و آخرت باشند و از تبعات و عواقب این کارها مصون بمانند؛ بنابراین باید آیات خدا را مبنای کارهای خود اعم از عمل به آنها و یا ترویج شان برای دیگران همانطور که به تناوب یادآوری شد قرار دهند و نه غیر از آن را.    البته باید دانست که فضل خدا همه ی مردم را در بر می گیرد هر چند که بیشترشان سپاسگزار نیستند: « وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ (73 ) نمل با توجه به آیات 71-78 ».


[1] - و این بدان معناست که اولن وقتی کسی به چیزی دانشی دارد و یا دانش امری در قالب آیات و کتاب خدای یکتا آمد پس اتمام حجت شده است و نباید خلاف آن عمل و یا پیروی خواهش نفس خود را نماید چرا که تبعات خود را دارد. (والله اعلم) و بدیهی است که این امر عام است یعنی پیرامون همه از پیامبر ص تا مومنین می باشد: «وَکَذَلِکَ أَنْزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلا وَاقٍ (37) رعد». و دوم اینکه وقتی کسی از مومنین به چیزی دانشی ندارد لذا شایسته نیست که بر آن توقف نماید و پیروی آنچه را بکند که نمی داند. و البته آنچه که باید بداند این است که در هر زمینه ای از جمله شنیدن و دیدن و باور چیزی و پخش تهمت های هر کس در مورد دیگران و نیز مومنین بدون تحقیق؛ مسئولیت دارد و باید در نزد خدای یکتا در سرای دیگر پاسخگو بود و در واقع در انجام کارهای بد به کسی تکیه نکرد: « وَلا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولا (36) اسراء» .

[2] - و باید به عنوان یک امر روشن ،یادآوری شود که منظور از پیروی از بهترین آنچه که به سوی شما فرو فرستاده شده؛ همانا قرآن کریم به عنوان احسن الحدیث می باشد: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (23) زمربا توجه به آیه ی 28) » . و نه غیر آن که همانا منظور لهو الحدیث است: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ (6)وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا وَلَّى مُسْتَکْبِرًا کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ (7)إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ (8)خَالِدِینَ فِیهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (9) لقمان».

[3] -(ای رسول) به آن بندگانم که اسراف بر خود کردند بگو از رحمت خدا ناامید نشوید. که خدا همه گناهان را می آمرزد. بدرستی که او بسیار آمرزنده مهربان است. و به درگاه پروردگارتان توبه کنید و باز گردید و تسلیم امر او شوید پیش از آنکه عذاب خدا فرا رسد و هیچ آن زمان یاری نشوید. و از بهترین آنچه که بر شما از جانب پروردگارتان فرو فرستاده شده پیروی کنید پیش از آنکه عذاب قهر خدا به کیفر گناهان بر شما ناگهان فرود آید و شما آگاه نباشید. آنگاه هر نفسی به خود آید و فریاد واحسرتا بر آرد و گوید ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و در حق خود ستم کردم و وعده های خدا را به مسخره گرفتم. یا آنکه از فرط پیشمانی گوید افسوس اگر خدا مرا به لطف خاص هدایت می فرمود من نیز از پرهیزگاران بودم. یا آنکه چون عذاب خدا را به چشم ببیند گوید ای فریاد کاش بار دیگر به دنیا باز می گشتم تا از نیکوکاران باشم. آری؛ (ای اسراف کار بر خویشتن) آیات من که محققن برای هدایت تو آمد آنها را دروغ شمردی و راه خود بزرگ بینی و سرکشی پیش گرفتی و از کافران بودی. و روز قیامت کسانی که بر خدا دروغ بستند بنگری که همه رویشان سیاه شده است. آری متکبران را نه منزل در دوزخ است. و خدای یکتا پرهیزگاران را به اعمال صالح رهایی خواهد بخشید که هیچ رنج و دردی به آنها نرسد و هرگز اندوهی به دلشان راه نیابد. خدا آفریننده هر چیزی است و بر هر چیز هم او نگاهبان است. و کلیدهای آسمان ها و زمین برای اوست و آنان که به آیات خدا کافر شدند از زیانکارانند.


نوشته شده در  یکشنبه 100/5/10ساعت  6:40 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
[عناوین آرشیوشده]