سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Ø       وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ.(6) نور

    با نظر داشت آیه یک این سوره؛ طی آیات 2- 5 به روشنی مشخص شد که حکم و حدود فاعلین زنا کدام است و اینکه نکاح مومنین با زن یا مرد زناکار و یا مشرک حرام شده است؛ و دیگر اینکه طی آیه ی 4 دانسته شد که حکم کسی که به زن پاکدامنی تحت هر شرایطی و یا هر دلیلی نسبت زنا بدهد و نتواند بر ادعای خود چهار گواه بیاورد، کدام است هر چند که پس از جاری شدن حد و منظور نمودن حکم خدا راه توبه و اصلاح امر برای او باز گذاشته شده به نحوی که از زمره فاسقین بیرون رود؛ اما این آیه کریمه یعنی آیه شماره ی 6؛ حکم پیرامون کسی را بیان می فرماید که به همسرش یا در واقع به زن خود نسبت زنا بدهد اما برای اثبات ادعای خود، گواهان مربوطه را ندارد و تنها خود بر این امر یا ادعا گواه است و یا در واقع تنها خود را بر این امر گواه می داند. باید یادآور شد که خداوند یکتا در آیه ی 4 ( نور) سخن از چهار گواه برای اثبات ادعای کسی که به زن عفیفی نسبت زنا بدهد به میان آورده بود؛ ولی در اینجا برای حل موضوع به لحاظ اثبات راست یا دروغ امر و اینکه هر یک از زن و شوهر تنها خود را گواه امر می دانند، بنابراین خدای یکتا می فرماید که از بین این دو باید نخست مرد چهار بار به خدا شهادت دهد و قسم یاد کند که او از راستگویان است.

Ø       وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ . (7) نور.

 و در ادامه ی آیه ی قبل اینکه آن مرد در مرتبه ی پنجم و پس از آن چهار گواهی و شهادت به خدا اینگونه بگوید که نفرین خدا بر او باد اگر در زمینه ی ادعایش مرتبط با همسرش از دروغگویان باشد.

Ø       وَیَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ . (8) نور.

 از آنجا که خدای یکتا بر اساس حق و عدل رفتار می کند و به بندگانش نیز می فرماید که اینگونه باشند؛ لذا برای طرف مقابل یعنی همسر آن مرد هم که مورد اتهام زنا قرار گرفته است حق می دهد تا نظرش را بیان نماید، مبنی بر اینکه بر اساس این آیه ی کریمه آن زن هم برای اینکه عذاب خدا از او برگردد لازم است که بیاید و او هم که شاهدی جز خودش برای ادعایش ندارد مبنی بر اینکه او بی گناه و مبرا از زناکاری است بگوید و چهار بار به خدا شهادت داده و سوگند یاد کند که آن مرد هر لحظه از دروغگویان است.

Ø       وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْهَا إِنْ کَانَ مِنَ الصَّادِقِینَ . (9) نور

    در ادامه ی آیه 8 اینکه آن زن هم برای بار پنجم بگوید که خشم خدا بر او یعنی خود آن زن باد اگر که شوهرش از راستگویان باشد. و روشن است که این سوگند یاد کردن های دو طرف برابر این آیات کریمه باید بطریق اولی در حضور حاکم شرع باشد.

   نتیجه گیری تا اینجا اینکه با توجه به آیات 2- 9 این سوره (نور)، احکام و حدود پیرامون انجام زنا؛ نسبت زنا به زنان پاکدامن دادن و نسبت زنا توسط یک شوهر به همسرش و اینکه در این زمینه ها حق چگونه ثابت می شود دانسته شد و نیز پی برده می شود که به راستی که برابر آیه ی یک باید از یادآوران نعمت های خدا بر خودمان به لحاظ فرو فرستادن و واجب کردن آیات روشنش باشیم.

    اما نتیجه ی دیگر بر اساس آیات 4- 9 این سوره (نور) اینکه باید دانست که فرق است بین حریم خصوصی و غیر آن و هر گاه که کسی به زنی مومن و پاکدامن نسبت زنا می دهد لذا حتمن باید برای اثبات ادعای خود چهار شاهد بیاورد که اگر نتوانست آن وقت تبعاتش برابر همان آیه ی 4 برایش خواهد بود مگر آنکه پس از آن برابر آیه ی 5 (نور) نسبت به توبه و اصلاح امر اقدام نماید؛ اما این موضوع یعنی آوردن چهار شاهد برای اثبات نسبت داده شده به شرح فوق به همسر و شریک زندگی متفاوت است؛ یعنی اگر به لحاظ حریم خصوصی و زندگی مشترک، آن چهار گواه نبودند لذا هر یک از آن زن و شوهر باید چهار بار برای اثبات حقانیت خود به خدای یکتا گواهی دهند و سوگند یاد کنند و ... تمام این ها یعنی اینکه اثبات حقانیت در این زمینه فقط بر اساس دستور صریح خداوند به پیش رفتن است و نه طی طریقی دیگر. چه آنکه باید بدانیم که این تنها خدای یکتاست که همانگونه که به تمام امور عالم داناست به همان طریق نیز می داند که هر یک از این زن و شوهر کدام یک بر مدار حق می باشند. پس باید در تمام احوال خدا را ناظر گفتار و رفتارهای خود بدانیم و باور داشته باشیم که خدای یکتا بر اساس همین دانایی است که توانایی خشم را بر ما به خاطر گناهانمان هم دارد همانگونه که مومنین و کنندگان کارهای شایسته را بر اساس همان دانایی اش به تمام امور از پیدا تا پنهان پاداش نیکو می دهد و ... 

Ø       وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَکِیمٌ . (10) نور

    و این ها همه از فضل و رحمت خدا بر مومنین است که آیاتش را فرو فرستاده تا هم با بیان حکم و حدود عمل فحشای زنا از آن جلوگیری کند و هم اینکه کسی به راحتی به زنان مومن اعم از دیگران و یا همسران اتهام عمل زنا را نزند و هر یک بدانند که عقاب کارشان از این عمل تا آن حرف و در واقع نسبت زنا دادن به زنی مومن کدام است. و لذا باید وقتی آیات خدا به گوشمان می رسد آن ها را با جان دل شنیده و فرمان ببریم و از گذشته ی بد خود به درگاهش توبه کنیم که همانا او بسیار توبه پذیر درست کردار است. و از سوی دیگر به واسطه ی این آیات و دانش آن از این رفتار و گفتارها بپرهیزیم. اما نکته ی دیگر اینکه مومنین باید این آیات را به گوش دیگر مومنین فارغ از هر گونه پرداختن به لحن و صوت خوش و ... برسانند تا دیگران هم احکام و حدود خدای یکتا را در این زمینه بدانند و بدانند که آنان اگر کاری را از روی غفلت انجام می دهند و تکرار می کنند بدان خاطر است که مورد فضل و رحمت الهی اند و گرنه خشم او وقتی  پس از دادن دانش امری و نشان دادن راه تقوا و در واقع اتمام حجت بیاید چیزی جلودارش نیست. پس باید بر اساس آیات خدا به پیش رفت و از غضب او به خاطر ستم ها بر خود ترسید و به درگاهش توبه کرد پیش از آنکه روزی بیاید که فرصتی برای جبران نباشد. والله اعلم.

Ø       إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالإفْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الإثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ . (11) نور

 خداوند یکتا در این آیه ی کریمه به مومنین می فرماید که آن گروهی (منافقان یا فاسقان) که آمدند و به شما بهتانی بستند چنین نپندارید که برای شما شر و بد است بلکه برایتان خیر و خوب است و آن گروه هر آنچه از بد و گناه را که انجام دادند نتیجه اش را خواهند دید و البته که برای بزرگ این گروه بهتان زننده ی به شما مومنین عذابی بزرگ خواهد بود. پس روشن می شود که هر کس نتیجه ی کارش را خواهد دید و اگر کاری بد در قالب گناه به صورت گروهی و در خصوص مومنین با زدن بهتان باشد؛ لذا آن کس که در صدر این گروه است و دیگر افراد گروه را تحریک و تجهیز و راهنمایی می کند برایش نتیجه ای بدتر بدنبال خواهد داشت .

Ø       لَوْلا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُبِینٌ .(12) نور

 حال خداوند یکتا در این آیه ی کریمه می فرماید که چرا مردان و زنان مومن هنگامی که این بهتان را از آن گروه (منافق یا فاسق) شنیدند نسبت به خودشان گمان خیر نبردند و نگفتند که این یک دروغ آشکار است ؟. در واقع خداوند یکتا می خواهد به زنان و مردان مومن یادآور گردد که آنان نباید که وقتی فسق و نفاق کسانی برایشان روشن شد خیلی راحت بیایند و بهتان و نسبت بد آنان را در خصوص دیگر مومنان بشنوند و باور کنند بلکه باید این گفتار آنها باعث افزوده شدن برادری در دینشان و بین شان شود و نه تنها آن سخن را دروغی روشن بدانند بلکه باید این کلام مقدس الهی را هم مد نظر داشته باشند که نباید بدون بررسی و تحقیق، گفتاری را از فاسقان بشنوند و پیروی نمایند . امری که در بالا و مستند به آیه ی 6 سوره ی حجرات ذکر شد.

Ø       لَوْلا جَاءُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِکَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ. (13) نور

   هم اکنون با توجه به آیه ی 4 فوق الذکر که سخن از آوردن چهار گواه برای اثبات ادعای مدعیانی است که به زنان مومن نسبت زنا داده اند؛ لذا خداوند یکتا در این جا می فرماید که ای مومنین اگر سخن مبتنی بر بهتان آنها حق بود پس برای ادعا و تهمتشان آن چهار شاهد را می آوردند در حالی که نیاوردند؛ بنابراین نتیجه ی کار این گروه این است که آنها نزد خدای یکتا دروغگو هستند. که همانا نتیجه ی کار دروغگویان در این زمینه علیه خودشان است. باری کسی که برابر بخش اخیر آیه ی 4 همین سوره چهار گواه نیاورد و در واقع بر اساس کلام مقدس الهی در ادعایش به پیش نرود از فاسقین است.    نتیجه اینکه مومنین نه تنها نباید نزدیک زنا شوند بلکه نباید تهمت زنا را به زنان مومن و یا زنان خود بدون نظر داشت آوردن آن چهار گواه و یا سوگند یاد کردن آن چهار مرتبه بزنند و علاوه بر این ها نباید سخن گروهی را هم که به مومنین نسبت ناروا در این زمینه می زنند و نفاق و فسق آنها برایشان روشن شده است را خیلی راحت بپدیرند و یا بدتر از همه ی اینها اینکه به آن دامن زده و بدون اثباتش در قبال آن شاد شده و یا آنکه خدای ناکرده با آبروی مومنی اعم از زن یا مرد بازی کرده و در جهت شیوع این اتهام برای دیگران بازگو نمایند و ... پس ملاک برای اثبات هر گفتار و ادعایی در این زمینه از سوی هر کس در قبال زنان و مردان مومن این است که تنها آیات روشن خدا و احکام و فرامین او مبنای کار مومنین قرار گیرد و نه سخنی جز آن و چون این امر هم ثابت شد باز حد آن برابر سخن خدای یکتا باشد و نه جز آن. و همینطور است اینکه در قبال ادعای مردان مومن نسبت به زنانشان، هر کس که می خواهد باشد، در این زمینه نیز باید به سخنان خدای یکتا یعنی آیات 6-9 همین سوره و ... دیگر آیات الهی مرتبط با آن بسنده نماید.


نوشته شده در  یکشنبه 100/5/10ساعت  6:43 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
[عناوین آرشیوشده]