سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم

 موضوع: مرتبط با سوره ی مبارکه ی نور به ترتیب آیات.

Ø         بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 

به نام خداوند بخشنده ی مهربان.

  برابر این بخش از کلام مقدس الهی روشن می شود که خدای یکتا کار معرفی خود به بندگانش در قالب نزول آیاتش به واسطه ی وحی به پیامبرانش تا حضرت محمد مطصفی ص برای رساندن آنها به مردم امت خود را که همگی در قرآن کریم مسطور است را با این دو صفت یعنی رحمانیت و رحیمیت خود شروع می کند و لذا بندگانش و مومنین به او نیز باید این مهم را در کارهای خداپسندانه ی خود از هر نوعش که باشد سرلوحه و دستاویز و نصب العین قرار دهند و نه آنکه شروع کارهایشان با نامها و صفاتی همچون بسم الله القاسم الجبارین و ... باشد.

     بسم الله الرحمن الرحیم یعنی آنچه که در آغاز تمام سوره های قرآن به جز سوره ی توبه آمده و یعنی آنچه که در سوره ی نمل دو بار آمده و مرتبه ی دوم آن منظور توضیح فوق است[1] که مومنین باید شروع کارشان در امور بویژه در مراسلات و مکاتبات بر مبنای همین کلام مقدس باشد تا هم از شر شیطان در امان باشند و هم به لطف حضرت حق در مخاطب موثر اثر واقع شود. چرا که سخن از بخشندگی و مهربانی خدای یکتا در آغاز کار است و نه جز آن. همانگونه که در داستان حضرت سلیمان ع و ملکه ی سبا این امر به اذن الهی نافذ افتاد و او به همراه آن حضرت از مسلمانان شد. و می شود گفت این است حکمت این امر که خدای یکتا خود نیز نزول کتابش بر بنده و فرستاده اش حضرت محمد ص را با بسم الله الرحمن الرحیم در شروع سوره ها و البته همانطور که گفته شد به جز سوره ی توبه ذکر فرموده است. چرا که هیچ کس را یارای آن نبوده و نیست که بتواند تغییری یا تبدیلی در قرآن داشته باشد؛ زیرا که خدای یکتا خود فرموده و درست می باشد که او نگاهبان قرآن فرو فرستاده شده می باشد : «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (9) حجر ».

Ø       سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ. (1) نور.

 حضرت حق سبحانه و تعالی در این آیه و پیرامون این سوره می فرماید که سوره ی نور سوره ای است که آن را نه تنها فرو فرستاده بلکه آن را واجب نیز کرده که همانا در این سوره که نازل کرده نشانه های روشنی است باشد که یادآور شوید.

    همانگونه که پیداست در این جا کلمه ی سوره به کار رفته است و به هر جهت باید بر روی آیات روشن آن تذکر و یادآوری را پیشه نمود و در واقع از متذکرین بر روی آیات الهی بود زیرا این او است که به این مهم در کنار ایمان و تعقل و ... بر روی آیاتش دستور می دهد و حتا می پرسد که آیا نمی خواهید متذکر آیات الهی شوید : « وَمَا ذَرَأَ لَکُمْ فِی الأرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ (13) نحل» . // « أَفَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لا یَخْلُقُ أَفَلا تَذَکَّرُونَ (17) نحل با توجه به آیات 1-23 » .  

Ø       الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلا تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ.(2) نور.

    این آیه ی کریمه حد زنا را برای فاعل و مفعول این فعل و نیز اجرای بدون قید و شرط این حد را بیان می فرماید. چه آنکه کسی که از اجرای این حد سر باز زند و بخواهد پیرامون این حکم در دین خدا رافتی را راه دهد؛ لذا او از کسانی و در زمره ی افرادی خواهد بود که به خدا و روز دیگر ایمان ندارند؛ چرا که حکم زنا و حدی که باید برای مشمولین امر اجرا شود را شنیده و دانسته اما اجرا نکرده است که بدیهی است به طریق اولی این امر لازم است که در چارچوب حاکمیت اسلامی صورت گیرد به نحوی که برابر دستور خداوند عده ای از مومنین هم بر این امر و اجرای این حکم و حد حاضر و گواه باشند. و روشن است که یکی از ویژگی های چنین مومنینی این است که به امر خدای یکتا و برابر صراحت کلامش به این فحشا یعنی زنا نزدیک نمی شوند: «وَلا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلا (32) اسراء »؛ و خدای یکتا را در همه حال ناظر اعمال خود می دانند، چه آنکه یکی از صفات بندگان خدای بخشنده نیز این است که بدنبال انجام این فحشا نمی باشند که همانا تبعات خود را برایشان در پی خواهد داشت و بدیهی است که در صورت تخلف از این امر و نزدیک شدن به زنا؛ خدای یکتا تنها در صورت توبه کردن به درگاه او و اصلاح امر و بازگشت نکردن به عقب است که خشم و عذابش را از چنین کسی یا کسانی باز می گرداند: «وَالَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ وَلا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا (68)یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا (69)إِلا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا (70)وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا (71) فرقان با توجه به آیات 63-77. »؛ چرا که خدای یکتا افراد مشمول امر از هر یک از مردم که باشد را مورد سوال قرار خواهد داد و از آنچه درون رحم هاست سوال خواهد کرد و این از آن جهت است که خدای یکتا مراقب تمام بندگانش می باشد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا کَثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا (1)نساء ».

    به هر جهت مرتبط با لزوم اجرای دستور خدا در خصوص حد زنا به شرح فوق بدون هیچ رافتی در دین پیرامون عاملین به آن ؛ باید گفت این بدان جهت است که خدای یکتا این اختیار را از مردان و زنان مومن گرفته است که پس از صدور حکمی و فرمانی از سوی خویش و به تبع آن رسولش؛ بخواهند از آن سرپیچی و نافرمانی کنند، چرا که تبعات آن را برایشان در پی دارد که از جمله ی آن این است که در گمراهی روشن می افتند: «وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالا مُبِینًا (36) احزاب ».

پرسش

    اما اینجا شاید این سوال پیش بیاید که چرا خداوند یکتا ابتدای این سوره؛ حکم زنا و حد انجام آنرا بیان نموده است؟

پاسخ

    بدیهی است که این آیه خود نمونه ای از همان آیات روشن مذکور در آیه ی قبل است و دلیل آن را باید در این جستجو نمود که خداوند یکتا از آنجا که آفریننده ی همه ی چیزهاست و به همه ی آنها و خصوصیاتشان نیز که برای هر نوعی قرار داده است داناست و میداند که وقتی برای نفس بشری، خیر و شر را قرار داده و الهام کرده است: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا (7) فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (8) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا (9) وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا (10)شمس با توجه به تمام آیات آن»، پس اگر فضلش نباشد و آیاتش و رسولانش را نفرستد؛ هر فرد انسانی با پیروی هوای نفس و یا وسوسه های شیطانی رو به بدی ها از جمله فحشای زنا می گذارد و پایان کارش گمراهی خواهد بود؛ لذا می خواهد تا به نوعی از ارتکاب این عمل توسط بنی آدم و بویژه مومنین که راه هدایت را بدانان نموده جلوگیری و به عبارتی پیشگیری نماید و در واقع دست کم به کسانی که این کتاب و آیاتش از جمله آیات این سوره بدانها رسیده است اتمام حجت نماید که به عنوان یک مومن نباید گرد مقوله ی زنا بگردند. و دلیل دیگر آن است که او نمی خواهد تا دودمان بشر و بنی آدم یعنی جانشین او در زمین به طریق نامشروع رو به افزایش بگذارد چرا که این امر مانع راهنمایی و رستگار شدن از سوی خدا و نیز به عنوان یک امر محسوس و عقلی مانع پیشرفت و کمال فردی و جمعی می باشد. و سوم این که هر حاکمیتی برای نظم بخشیدن به امور و ساماندهی آنها برای طی طریق به سوی کمال آن هم بر اساس فطرت انسانی اش؛ می آید و پس از انجام و اثبات عملی بد و گناهی و پی بردن به تبعات آن کار یا کارهای بد؛ در واقع قانونی تصویب می کند و کاری بد را ممنوع می کند و برای عاملین به آن کار یا کارهای بد؛ مجازات یا مجازات هایی را تعیین و در صورت انجامش که تخلف به شمار می آید، آن مجازات را در حق محکوم متناسب فعل بدش جاری می کند تا در حقیقت به طریق بازدارندگی از طریق کسب تجربه و دانش عمل نموده باشد و از شیوع بزهکاری در جامعه جلوگیری نماید. به عبارت دیگر نوع بشر پس از کسب تجربه ای است که می آید با سنجیدن جوانب و عوارض بد کارهای بد؛ با وضع قوانینی و نظارت بر حسن اجرای آنها توسط همه ی افراد تحت حاکمیت کشور مفروض در پی اصلاح امور و سامان کارها بر می آید تا جامعه را بر اساس دانش به پیش برده و برای آیندگان نیز نصب العینی باشد. مثلن وقتی می بیند که مفاسدی همچون رشوه خواری و تکاثر مال و احتکار و گرانفروشی و ... مایه ی فاسد شدن جامعه و به هم ریخته شدن نظم کارها و مانع پیشرفت است و این ها را با گذر زمان و به تدریج و ضمن افزایش این امور می فهمد؛ لذا می آید و علیرغم به خطر افتادن منافع عاملین به این امور و مقاومت ها و مخالفت های آنان؛ قوانینی را وضع می نماید و این موارد را منع و برایش مجازاتهایی را تعیین می نماید تا افراد را کنترل نموده به نحوی که به سراغ این کارها نروند و اگر رفتند کیفرش را خواهند دید تا دیگران از انجامش باز بمانند و از کیفرش درس بگیرند و جامعه راه سلامت را بپوید و ... همینطور است با پی بردن به عواقب و تبعات اعمالی همچون میگساری و از جمله موضوع بحث یعنی مفسده ی زنا؛ که حاکمیت های سرزمین های گوناگون و البته غیر دینی می آیند و طی شرایطی؛ انجام این امور را محدود و نه ممنوع می نمایند تا دست کم جامعه از مضرات و تبعات آن به دور باشد.

    و تمام این ها بدین معنی است که بشر پس از انجام مکرر این امورِ بد و پی بردن به تبعات آن است که می آید و در قالب وظایف حاکمیتی و ناشی از تجربه؛ قوانینی را وضع می نماید تا کمتر کسی بدنبال کارهای نکوهیده ای که بر خلاف فطرت و سیره ی آدمی است برود و مهمتر از آن اینکه وقتی هم به این مرحله از دانش رسید که انجام کارهای بد مغایر پیشرفت مادی و معنوی است؛ لذا به این دانش با هر بینش و نگرشی در هر جامعه ای که باشد عمل می نماید و بر اساس قانون به پیش می رود و با متخلفین هم برخورد می نماید و ... اما همانطور که گذشت از آنجا که خدای یکتا آفریننده ی هر چیزی از جمله انسان است و به جزئیات آفرینش او هم آگاه است؛ بنابراین مبرا و به دور از این است که بخواهد در امور و یا تعیین حدود و احکام، (نعوذ بالله) بر اساس تجربه ای ناشی از اعمال انسان ها به پیش برود و لذا اینجاست که می آید و به طور خیلی روشن ابتدا از حد زنا برای عاملین به آن سخن می میان می آورد و این یعنی دانش خدای یکتا به تمام امور و دانای مطلق بودن او به هر آنچه که آفریده است. پس عقلانی به نظر می رسد که خداوند یکتا پیش از انجام هر گونه عملی خلاف از جمله عمل نکوهیده و حرام زنا توسط بنی آدم؛ بیاید و  ضمن فحشا دانستن زنا، حکم و حد آن را به عنوان یک امر بازدارنده آن هم بنا به دلایلی همچون تداوم مشروع نسل بنی آدم؛ جلوگیری از به ورطه گمراهی افتادن ها و برخورداری از هدایت و رستگاری و ...بیان نماید تا مبادا با زنا این نسل روی زمین پراکنده شود؛ به هر جهت مردم برابر آیه ی یک سوره ی نساء باید تقوای الهی را پیشه ی خود نمایند.

    نتیجه این که این است تفاوت بین آن دسته از بندگان خدا که در امور بر اساس تجربه به پیش می روند با آن دسته از بندگان او که از گروندگانند. چرا که این گروه اخیر باید بر اساس آیات و احکام خدا به پیش بروند و پیروی آیاتش را بکنند؛ یعنی هر آنچه که در قرآن کریم آمده و در دسترس مومنین است را پیروی نمایند. به عبارت دیگر مومنین نیازی به تجربه کردن امور ندارند بلکه باید از محرماتی که خدای یکتا برایشان بیان فرموده است پرهیز نمایند و این ناشی و در طول همان دانش الهی است. پس باید بر اساس این اوامر و نواهی که دانش آن آمده است به پیش بروند و از انجام کارهای بد دوری نمایند. پیروی دستورات خدای یکتا و دانش داده شده ی آن ؛ امری که هم زودتر مومنین را به کمال می رساند و هم اینکه باید بدانند که نه تنها موظف به عمل کردن به دستورات خدای یکتا بر اساس آیات قرآن هستند بلکه موظفند که این آیات را به گوش دیگر مردم نیز برسانند تا آنان نیز به یاری خدا وارد دین شوند و از آنچه از فحشا و منکرات که انجام می دهند نیز به لطف حضرتش اجتناب کنند تا مفاسد زمین رو به اصلاح بگذارد. ان شاءالله.

   باری؛ باید دانست که خدای یکتا به تمام امور و آفریده ها از زمانی که آنان را ایجاد کرده و آفریده تا زمان زندگی و هست بودنشان اعم از آشکار یا نهان اعمال انسانها داناست و بر همان اساس هم نتیجه ی کارها را می دهد.



[1] - موضوع داستان حضرت سلیمان و ملکه ی سبا می باشد که در آیات 15- 44 این سوره یعنی نمل بدان اشاره شده است که حضرت سلیمان ع در نامه ی خود به ملکه ی سبا از این کلام مقدس استفاده نموده است : « ...اذْهَبْ بِکِتَابِی هَذَا فَأَلْقِهِ إِلَیْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ مَاذَا یَرْجِعُونَ (28 )قَالَتْ یَا أَیُّهَا الْمَلأ إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتَابٌ کَرِیمٌ (29 )إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (30 )نمل....»



نوشته شده در  یکشنبه 100/5/10ساعت  6:45 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
[عناوین آرشیوشده]