( ادامه گفتار پنجم )
باری، و نخست این که این ارث دادن زمین به قریه ها تا آنجا ادامه پیدا خواهد کرد تا آن که برابر آیه ی 105 سوره ی انبیاء، بالاخره به بندگان صالح و شایسته برسد و اراده و سنت خداوند یگانه تحقق پیدا کند: « وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ (105)انبیاء ». و دوم این که خداوند فرموده که او اراده می کند تا مستضعفان را پیشوایان و وارثان در زمین قرار دهد: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ (5) قصص»؛ همانگونه که با توجه به آیه ی 6 همین سوره یعنی قصص، زمانی بنی اسراییل را وارث فرعون و فرعونیان قرار داد؛ آن هم به خاطر غرور و استکبار و ستمگری هایشان بر خودشان و غرق شدنشان در دریا:[1] « وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ (52) فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ (53) إِنَّ هَؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ (54) وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ (55) وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ (56) فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ (57) وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ (58) کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ (59) شعراء با توجه به آیات 10-68. » وارث فرعون و قوم او شدن بنی اسراییل به اراده ی خداوندی؛ امری که با نظر داشت آیات سوره ی مبارکه ی دخان، در ضمن آیه ی 28 آن ذکر شده است: « کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِینَ (28) دخان با توجه به آیات 17-33.» و باز امری که برابر آیه ی 137 اعراف با توجه به آیات 104- 136 آن رخ داد : « وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُوا یَعْرِشُونَ (137) اعراف. » و البته خداوند یگانه و دانا این نکته را یادآور می شود که آنان یعنی بنی اسراییل پس از رهایی از دریا و چنگال فرعون و قومش و نیز بردن این میراث، رو به شرک و پیمان شکنی آوردند در حالی که باید شکر گزار نعمت الهی بر خودشان می بودند: «وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (138) إِنَّ هَؤُلاءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ فِیهِ وَبَاطِلٌ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (139) قَالَ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ (140) وَإِذْ أَنْجَیْنَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ (141) اعراف»، و ... همانگونه که خداوند یکتاْ زمین را پس از شکست مشرکین و کفار مکه، به رسولش حضرت محمد ص و مومنین با او به ارث داد: «وَأَوْرَثَکُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَمْ تَطَئُوهَا وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرًا (27) احزاب با توجه به آیات 25-26». و سوم این که تداوم و پایان این ارث بردن زمین از خداوند هم تا زمانی معین است، و این یعنی اثبات این امر که چگونه می شود پی برد که میراث آسمان ها و زمین برای خداوند یگانه است: « إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الأرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا وَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ (40) مریم» . به راستی که تنها او مطلق وجود و در این زمینه نیز وارث مطلق است. چرا که برابر سنت خداوندی، همگی هر آنچه را که به طور مجازی و موقت مالک می باشند، می گذارند و به سوی او می روند، آنگونه که می بینیم. و لذا خداوند که سخنش تخلف ناپذیر است آن را به دیگران به ارث می دهد. تا آنکه چگونه از آن استفاده کنند. آیا در جهت یاری دین یا بهره های نامطلوب دنیوی. بالاخره هر کس نتیجه برگزیدن و به کار گرفتن هر یک از دین یا دنیا را در آخرت خواهد دید.
باری؛ نتیجه این که ارث دادن زمین به مستضعفان و شایستگان و صالحین، به عنوان یک سنت خداوندی ادامه داشته و ان شاء الله تا ظهور حضرت مهدی عج که کمال تحقق آن استْ ادامه خواهد داشت.
2 – اما پیرامون این سخن که برابر مطالب صدر الذکر به پیامبر ص نسبت داده شده و همچنان تبلیغ می شود که:" ما گروه انبیاء به کسی ارث نمی دهیم و آن چه از ما باقی می ماند صدقه است" ؛ باید گفته شود که در قرآن کریم به این موضوع و البته از جهت تغایر با این مطلب پرداخته شده است. انجا که خداوند یگانه پس از ذکر آیات 1-5 سوره ی فرخنده ی مریم که مرتبط با ذکر راز و نیاز حضرت زکریا با حضرت حق جل عظمته می باشد؛ لذا در آیه ی 6 می فرماید که زکریا در این بین از خداوند می خواهد تا برای او و نیز برای دودمان یعقوبْ وارثی قرار دهد، آن هم وارثی پسندیده: « یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا (6) مریم با توجه به آیات 1-5 ».
نتیجه این که، برابر این آیات دیده می شود که به پیامبران هم ارث می رسد و هم آن که برای آنچه که خداوند به آنان ارث داده است، وارث دارند؛ و این ارث می خواهد مرتبط با جانشینی آنان و صد البته با لحاظ از شایسته بودن ها باشد و یا آن که مرتبط با آنچه که از مادیات از آنان پس از مرگشان بر جای مانده است. به هر جهت خداوند یکتا طی آیات 5-7 همین سوره – مریم – بیان می فرماید که او حضرت یحیی را به حضرت زکریا بخشیده است.
و باز این که باید گفته شود که خداوند یگانه، تنها زمین را به قریه ای پس از نابودی قریه ای دیگر، آن هم به خاطر ظلم و ستمگری نمی دهد، و یا آن که علاوه بر آن پیرامون ماترک یک متوفاْ تحت عنوان ارث، حدود ندارد و یا اراده نمی کند که مستضعفان و صالحین را وارث زمین قرار دهد؛ بلکه آنچه که مرتبط با بحث می باشدْ این که او برای پیامبران هم وارث قرار داده است. و این باز یعنی ْ طرد این افترا که از قول پیامبر نقل گردد و در واقع این قول به او نسبت دروغ داده شود که: "از ما گروه انبیا به کسی ارث نمی رسد و... « وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُدَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا وَقَالا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ (15 )وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُدَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ (16 ) نمل با توجه به آیات 17-44»، که در این جا خدای یکتا داوود و سلیمان ع را بر بسیاری از مومنین برتری داد و این که سلیمان «وارث» داوود شده است. نتیجه این که برتری دادن مومنین بر یکدیگر از فضل خداوند ناشی می شود ولاغیر که همانا فضل خدای یکتا بر همه ی مردم جاری است تا آنکه چه کسانی شکر گزار او و نعمت هایش باشند: «... ذَلِکَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ (38) یوسف با توجه به تمام آیات آن».
نتیجه گیری این گفتار ( گفتار پنجم )
پس از هر نظرْ میراث آسمانها و زمین برای خداست و به هر کس بخواهد می دهد و حق هم همین می باشد؛ چرا که کسی باید چیزی را ارث بدهد که ضمن دارا و دانا و توانا بودن، بی نیاز هم باشد ،یعنی بداند که به چه کسی چیزی را از انواع مذکور ارث بدهد، پیرامون آن حکم و حدود تعیین و بر آن نظارت نماید و ... این مهم بصورت مطلق صرفن در رابطه با خداوند یکتا صدق می کند که وحده لا شریک له است.
[1]- منظور سرکشی فرعون و گروهش می باشد که در دریا غرق شدند و بنی اسراییل برابر وعده ی خداوند جانشین آنان در زمین شد.