سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

6- حکمت فرو فرستادن کتب الهی

« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم.الر کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (1 ابراهیم)» . / این آیه ی کریمه هم می رساند که کتاب قرآن برای بیرون بردن « مردم » ، از تاریکی ها به سوی نور به اذن پروردگارشان و به راه حضرتش جل عظمته که مقتدر ستوده است بر حضرت محمد ص فرو فرستاده شده است. / چه آنکه خداوند یکتا در جایی دیگر « مردم » را در این خصوص مبنی بر اینکه قرآن، برهانی از سوی او و نوری آشکار است که باید بدان ایمان آورند و نیز اعتصام بجویند تا نتایج خوب آن را ببینند مخاطب قرار داده است: « یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا (174) فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا  (175 نساء)» .  

   و بدینگونه است در این رابطه آیه ی 9 حدید که خداوند یگانه با فرو فرستادن آیاتش بر بنده اش حضرت محمد ص؛ بندگانش را از تاریکی ها به سوی نور بواسطه ی مهربان بودنش با آنان بیرون می برد تا اینکه مبادا در تاریکی های ظن و جهل و فساد و تباهی و شرک و کفر بمانند و بمیرند. «هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ (9 حدید) » .

توضیح :

 نتیجه ی موارد مطرح شده در شماره های پنج و شش اینکه، نخست روشن می شود که خداوند یکتا که ولی مومنین است؛ « مردم » را با فرستادن رسولانش و فرو فرستادن کتابهایش که برخوردار از « نور » است، از تاریکی ها به سوی « نور » به اذن حضرتش جل عظمته بیرون می برد: « إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هَادُوا وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالأحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلا وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ (44) وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالأنْفَ بِالأنْفِ وَالأذُنَ بِالأذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَهُ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (45) وَقَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الإنْجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ (46) وَلْیَحْکُمْ أَهْلُ الإنْجِیلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (47) وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَکَ مِنَ الْحَقِّ لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ (48 مائده با توجه به آیات 49-58)» .   

  اموری که باید از مومنین بدانها بود، که همانا حضرتش بدان دستور داده است : « وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتَابَ الَّذِی جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کَثِیرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلا آبَاؤُکُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ (91) وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (92 انعام) » .  

7- شرط هدایت

   «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیرًا مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ (15) یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (16 مائده)» . / این آیات کریمه میرساند که رسول خدا به سوی اهل کتاب نیز آمده تا آیات نورانی کتاب آشکار خدا یعنی قرآن کریم را برایشان بیان کند، که همانا شرط هدایت شدن از سوی خداوند و بیرون رفتن از تاریکی ها به سوی نور به اذن الهی و نیز راهنمایی شدن به راه راست؛ مشروط به پیروی آنچه است که خشنودی خداوند و طی نمودن راههای تسلیم و سلامت در آن می باشد. در واقع در این جا این اهل کتاب هستند که مخاطب قرار گرفته اند و آیات خدا باید که نصب العین مومنین نیز باشد.

8- شرط رستگاری و راهنمایی شدن

 «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأغْلالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (157) قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (158 اعراف)» . / این آیات کریمه می رساند که رستگاری و راهنمایی شدن مردم در پیروی کردن از نبی مکرم اسلام ص و نیز پیروی نمودن از « نور » همراه او یعنی کتاب قرآن است.پیامبری که نام او در کتب تورات و انجیل آمده و اهل کتاب می توانند آن را در این دو کتاب الهی بیابند.      

9- برکات ذکر خداوند.

 « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا (41)وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلا (42)هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا (43)تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا کَرِیمًا (44 احزاب)» .

   اینکه ذکر خداوند را در شامگاهان و بامدادان گفتن، باعث این می شود که خدواند یکتا مومنین را از تاریکی ها به سوی « نور » بیرون ببرد. پس روشن می شود که یکی از راههای برون رفت مومنین از تاریکی ها به سوی نور به اذن الهی در گرو این است که ذکر او یعنی « الله » گفته شود. چه اینکه تنها با ذکر او یعنی «الله» را گفتن است که دلها آرامش می یابد.

10- نتایج تقوی الله

  «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیَجْعَلْ لَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (28) لِئَلا یَعْلَمَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَلا یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ (29 حدید)» ./ این آیات کریمه گویای این امر است که پیشه نمودن تقوای الهی و ایمان به فرستاده اش؛ موجبات برخورداری از رحمت خداوند و نور قرار داده شده توسط او و نیز آمرزش آنها را بدنبال خود دارد و این می رساند که تمام این ها از فضل خداوند است و نه کسی جز او. که همانا او صاحب فضل بزرگ است.

11- نور بودن قرآن و واکنش کفار

 « وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ (51) وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلا الإیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (52) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ (53 شورا)». / تا اینجا به آیاتی که نشان دهنده اینکه کتاب قرآن نور است اشاره شد؛ اما بر اساس آیه ی 52 سوره ی شورا روشن تر می شود که خداوند یکتا? قرآن کریم را « نور » قرار داده است که هر که از بندگانش را بخواهد بدان نور هدایت و راهنمایی می کند.


نوشته شده در  پنج شنبه 100/2/2ساعت  10:38 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()

 

پرسش

   با توجه به موارد گفته شده ی بالا مبنی بر اینکه قرآن برخوردار از نور و بلکه نور مبین و نور همراه حضرت محمد ص و نور قرار داده شده توسط خداوند است که بر رسول خاتم ص وحی و نازل شده به نحوی که حضرتش جل عظمته هر یک از بندگانش را بخواهد بدان وسیله به راه راست راهنمایی می کند و ...؛ حال پرسش اینکه واکنش کفار در قبال این کتاب الهی که نور است چه می باشد؟

پاسخ

   روشن است که پاسخ این پرسش را باید کماکان از دل کلام مقدس الهی یعنی آیات قرآن کریم یافت، مبنی بر اینکه: آنان یعنی کفار می کوشند تا این نور را با گفتار خود، خاموش نمایند؛ اما توان چنین کاری را ندارند و خداوند یکتا نور خود را تمام خواهد کرد و ...: « یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللَّهُ إِلا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (32)هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (33 توبه)با توجه به آیات 31-35 ». // « وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَى إِلَى الإسْلامِ وَاللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (7)یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (8)هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (9 صف)با توجه به آیات 5-14 ».

12- قرار دادن نور برای مومنین

   تا اینجا روشن شد که خداوند یکتا نور آسمانها و زمین است؛ چه از آنچه که در کتابهایش از تورات و انجیل و زبور و قرآن قرار داده و چه نور قرار داده شده در خورشید و ماه و ...: « هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِکَ إِلا بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (5 یونس)». و اینکه او ولی مومنین است و آنها را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد و ... لذا نتیجه اینکه می شود گفت که مومنین نیز برخوردار از نور می شوند. اما باید دید چگونه این امر به اذن و اراده الهی که لطیف لما یشاء است رخ می دهد و وقتی رخ داد آثار و برکات آن کدام است؟

   باز روشن است که پاسخ این پرسش را باید بر اساس کلام مقدس الهی که بدان ایمان داریم یافت. اما پیش از هر توضیحی باید گفت و نتیجه گرفت که وقتی خداوند می فرماید: « ولی مومنین » است و آنان را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد؛ یعنی اینکه او آنها و دل آنها را منور به نور قرآن می گرداند؛ همانگونه که قرآن را نور قرار داده است . بنابراین جان کلام اینکه؛ مومنین لازم و بایسته است که تنها پیروی آیات قرآن را بنمایند و نه امری و سخنی جز این را. چرا که این تنها کلام و کتاب مقدس او یعنی قرآن کریم و کتب الهی پیش از آن است که برخوردار از نور و بلکه نور است و نه کتاب و کلامی جز آن یا بعد از آن.

توضیح: ( مرتبط با گفتار دوم با موضوع نور )

   اگر به بحث و سوالات اخیر الذکر برگردیم؛ باید در ارتباط با پاسخ نخست گفت که خداوند یکتا اینگونه میفرماید : « أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإسْلامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولَئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (22 زمر)».  / که البته این امر می رساند که همانا تنها دین، نزدِ خداوند یکتا؛ اسلام است و نه جز آن. به عبارت دیگر ما به عنوان پیشوند الهی در این زمینه باید بگوییم که « دین الهی » و نه « ادیان الهی؛ همانگونه که ایمان داریم: « إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الإسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَنْ یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ (19 آل عمران)».// اسلام؛ دینی که فطرت بشر بر آن قرار گرفته و بر آن اساس آفریده شده است : « فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ (30 روم)با توجه به آیات 31-35.». // که هر کس دینی جز اسلام را بجوید و بپوید؛ هر گز از او پذیرفته نخواهد شد و در سرای دیگر از زیانکاران خواهد بود: « وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الإسْلامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ (85 آل عمران)» .  

 و دوم اینکه شرح صدر یا گشایش سینه ی بندگان خدا توسط حضرتش جل عظمته، برای اسلام است، با برخورداری از « نور الهی ».  و این را از خدا باید خواست : « قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی (25 ) وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی (26 ) وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی (27 ) یَفْقَهُوا قَوْلِی (28  طاها)مرتبط با رسالت حضرت موسی ع ». یعنی این قید مسلمانی و اسلام است که بندگان خدا از نور او برای تفقه و تفکر و تعقل در قرآن و شکر نعمت هایش و ذکر حضرتش و ... در کنار ایمان و تقوا و انجام کارهای شایسته و خوب برخوردار می شوند.

   و مورد دیگر یا سوم اینکه البته برخورداری از این نور و نتایج آن در گرو « ایمان » است؛ ایمان به « الله » و فرستاده اش و آیاتش. چه اینکه کفر و تکذیب آیات خدا نتیجه ای دیگر را برای عاملین بدان در بر دارد: « وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ (19 حدید) با توجه به آیات 16-21 ».

   چهارم و افزون بر آن اینکه آنان یعنی مومنین باید بدرگاه خداوند از گناهانشان توبه ی نصوح کنند تا هم از بخشش الهی در این زمینه بهره مند شوند و هم اینکه نتیجه ی آخرتی آن را که بهشت و نعمت های الهی آن است ببینند و ...؛ به عبارت دیگر می شود گفت که "مومنین" که قرآن کریم مایه ی نوید برایشان می باشد یکی از صفاتشان این است که کارهای شایسته انجام می دهند و بنابراین از پاداش بزرگ آن هم توسط خداوند مستفیض می گردند: « إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا (9 اسرا) با توجه به آیه 10 » . // « قَیِّمًا لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ وَیُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا (2 کهف)» . زیرا که هر کار نتایج خود را دارد و لذا باید از کارهای بد به درگاه خداوند توبه و انابه کرد که تمام اینها برای پذیرش از سوی خداوند و درگذشتن از بدیها به هنگام زنده بودن هر مومنی است و نه جز آن.  

   به هر جهت باید دانست که نور قرار داده شده برای مومنین هر دو گیتی را در بر می گیرد؛ پس باید آیات خدا را شنید و فرمان برد و قدر نور الهی را دانست. نوری که منافقین حسرت آن را در سرای دیگر می خورند و درخواست اندکی از آن را از مومنین می نمایند و ...؛ اما چه می شود که به خاطر پیشه کردن نفاق در دنیا در ارتباط با آیات الهی و مومنین؛ در آخرت اهل آتشند: « یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (12) یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ (13) یُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قَالُوا بَلَى وَلَکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْکُمُ الأمَانِیُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (14) فَالْیَوْمَ لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَلا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْوَاکُمُ النَّارُ هِیَ مَوْلاکُمْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ (15 حدید)».  

 موضوع دیگر اینکه راه تمسک به قران و برخورداری از نور آن به اذن و اراده الهی؛ در کفر به طاغوت و ایمان به « الله » است: «لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (256 بقره) »  و علاوه بر این همچنین به مسلمان و محسن بودن؛ می باشد و ...: « وَمَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الأمُورِ (22) وَمَنْ کَفَرَ فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (23 لقمان) ».


نوشته شده در  پنج شنبه 100/2/2ساعت  10:36 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()

گفتار سوم : نتیجه گیری تا اینجا ( مرتبط با دو گفتار قبل)

   تا اینجای بحث روشن شد که « نور » آسمانها و زمین، خداوند یکتا یا همان « الله » است و او کتاب قرآن را بر رسول خاتم ص که تصدیق کتب پیشین و تفصیل تمام امور در هر زمینه و هر زمان و مکانی است برای جهانیان به وی وحی و بر ایشان فرو فرستاد و آن را نوری قرار داد برای هدایت هر یک از بندگانش که بخواهد و نیز برای بیرون بردن « مردم » از تاریکی ها به سوی نور و روشنایی. و رسولانش را برای این ماموریت و رسالت ابلاغ آیاتش به اقوامشان، از نوح ع تا محمد ص بر انگیخت و به سویشان فرستاد و خود از آن جهت که « ولی مومنین » است آنان را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد و با قرار دادن نوری؛ سینه ی آنها را برای اسلام می گشاید و ...؛ در واقع او اینگونه هدایت و رستگاری بندگانش را در دو گیتی با قرار دادن هدایت و بیان راه رشد از راه غی، با نزول قرآن فراهم و ترسیم نموده است و چند و چون وصول به رستگاری را فرو فرستاده است تا زمین خالی از هادی و هدایت الهی که همانا فقط آن هدایت است نباشد: « وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (72) وَلا تُؤْمِنُوا إِلا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ یُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِیتُمْ أَوْ یُحَاجُّوکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (73) یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ (74 آل عمران)» //«قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا یَنْفَعُنَا وَلا یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الأرْضِ حَیْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ (71) وَأَنْ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ (72 انعام) ».  

توضیح :پرسش

   هم اکنون با توجه به این مطالب؛ باید به اذن الله و بعونه بدبنال این بود که او برای موضوع این مقال یعنی « زندگی سالم » که صد البته از تاثیر و رابطه ی مستقیم آن با رستگاری و کامروایی نمی توان غافل بود؛ چه راه  « هدایتی » را قرار داده و فرو فرستاده است تا همه و از جمله مومنین از سلامت نفس برخوردار باشند و دچار آسیب های اخلاقی و بزهکاری ها و فساد و فحشای فردی و جمعی و شرک و کفر و نفاق روی زمین نشوند و در زمره ی پرهیزگاران باشند و ضمن یک زندگی سرشار از سلامت در زمان زنده بودنشان، پایان کارشان نیز برایشان همراه با رستگاری باشد و به فضل الهی حتا سرآمد و الگوی دیگران قرار گیرند و ... ؟

پاسخ

   روشن است که برای رسیدن به پاسخ در این زمینه برابر روشی که تا کنون پی گرفته شده و متقن و محکم است و بدان ایمان داریم؛ باید باز به کلام و کتاب مقدس خدا –الله-  یعنی قرآن کریم مراجعه کرد تا به نتیجه رسید؛ چرا که او همانطور که گذشت و ایمان داریم؛ هدایت بشر را برای کامیابی و رستگاری در قالب کلام و آیاتش و وحی آنها بر رسولانش از نوح ع تا محمد ص برای ابلاغ به مردم توسط آنها بیان و نازل نموده که همه در قرآن کریم مسطور است؛مبنی بر اینکه پاسخ این پرسش چیزی نیست (والله اعلم) جز اینکه همچنان باید مقوله و واژه ی « نور » را مد نظر و ملاک عمل قرار داد تا اینکه افراد و جامعه ی انسانی ؛ تحقق "زندگی سالم" را و چند و چون رسیدن به آن را آن هم نه تنها بواسطه ی نور طبیعی خورشید و در روز روشن؛ بلکه به طریق اولی و به عنوان یک اصل ، همانگونه که پیرامون مقوله ی رستگاری صدق داشت؛ بر اساس آیات الهی تجربه و مشاهده کنند و با آراسته شدن به سجایای اخلاقی بدان گواهی دهند که آری؛ خداوند یکتا برای هدایت آدم و بنی آدم پیرامون هر موضوعی از جمله اینکه راه « زندگی سالم » و وصول بدان کدام می باشد، فرو گذار نکرده است و در این زمینه یعنی مقوله ی " زندگی سالم " هم هدایتی را با فرو فرستادن آیاتش بر حضرت محمد ص که همه در قرآن کریم است، قرار داده و به روشنی بیان نموده است ؛ که البته آن هدایت و بیان روشن در این رابطه یعنی موضوع تحقیق؛ چیزی نیست جز همان « نور » و سوره ی مبارکه ی " نور " و آیات مبین آن . به عبارت دیگر نه تنها شرط رستگاری در دو گیتی در سایه ی ایمان به آیات خدا و رسولانش و ... انجام اعمال صالح و تقوا و خشیت الهی است، بلکه به همان نحو، شرطِ داشتن یک « زندگی سالم » نیز منوط به ایمان به خدا و فرشتگان و کتابها و آیات و رسولانش بدون هیچ فرق گذاشتنی میان آنها  و ایمان به سرای دیگر و نیز شنیدن و فرمان بردن از خدا و فرستاده او و عمل به آیات خدا و تفکر و تعقل و ... در آنها و دست کم مرتبط با این سوره یعنی سوره ی " نور " است.


نوشته شده در  پنج شنبه 100/2/2ساعت  10:35 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()

 

گفتار چهارم : سوره ی مبارکه ی نور

الف ) سر آغاز این سوره ی مبارکه همچون دیگر سوره های قرآن مجید، به جز سوره برائت (توبه) با نام مقدس و یگانه ی خود آن حضرت جل عظمته یعنی « الله » که بخشنده و مهربان است می باشد : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ.

ب ) « سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَّعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ . (1) نور »

   توضیح اینکه خداوند یکتا این سوره را فرو فرستاده و واژه ی سوره را نیز در آن بکار برده و آن را واجب کرده ، که در این سوره آیاتی روشن نازل کرده است. باشد که مردم یادآور شوند و شأن نزول آن را که در برگیرنده ی چه موضوعاتی که در آیات بعد این سوره به صورت روشن بیان فرموده است برابر نام روشن این سوره، که « نور » است بدانند؛ بشنوند و فرمان ببرند و ترویج و تبلیغ نمایند. ان شاءالله .

پ ) « الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ (2) الزَّانِی لَا یَنکِحُ إلَّا زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَالزَّانِیَةُ لَا یَنکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذَلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ (3) وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (4) إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (5) وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ(6) وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِن کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ (7) وَیَدْرَؤأُعَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ (8) وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْهَا إِن کَانَ مِنَ الصَّادِقِینَ(9) نور»./ این آیات کریمه می رساند که حفظ و ارتقای سلامت نفس و سلامت زندگی اعم از فردی ، مشترک و اجتماعی در دوری از انجام عمل زنا و دوری از نسبت دادن آن به دیگران، خواه نسبت دادن فردی به زن و یا زنانی و خواه نسبت دادن مردی به همسرش باشد. چه آنکه مرتبط با فعل زنا باید حکم خدا مبنی بر لزوم اجرای حد در مورد فاعلین زنا صورت پذیرد. و در ارتباط با نسبت دهندگان زنا به زنان، لازم است که برای صدق ادعای خود چهار گواه بیاورند در غیر این صورت تبعات آن برابر حکم خدا به شرح آیات مربوطه ی فوق دامن آنان را خواهد گرفت. که البته خداوند یگانه مرتبط با این امر راه توبه و اصلاح را باز گذاشته است. و اما در ارتباط با نسبت دادن این امر از سوی مردی به همسرش و نبودن چهار شاهد؛ لازم است که چهار بار به نام " الله " سوگند یاد کنند و در بار پنجم هم برای صادق بودن ادعای خود و یا کاذب دانستن ادعای دیگری باز به نام خداوند سوگند یاد کنند . و روشن است که این گروه نیز از آنجا که خداوند یگانه به تمام امور آگاه است؛ در صورت ادعا و سوگند دروغ به شرح مذکور، تبعات کار خود را خواهند دید. 

 نتیجه اینکه اولین مانع سر راه یک « زندگی سالم » فردی و بدنبال آن یک زندگی مشترک و اجتماعی؛ انجام عمل زنا و یا نسبت دادن آن به دیگران بدون یقین و یا بدون گواه آوردن است. و روشن است که این باید جزیی از زندگی مومنین باشد که از این امور پرهیز نمایند و بر اساس آیه ی 3 سوره نور ، نه تنها بدانند که نکاح آنان با زن و یا مرد زناکار و نیز مشرک حرام است (وَلا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلأمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ.221 بقره)، بلکه بدانند که نباید نزدیک این عمل زشت شوند چرا که بد راهی است (وَلا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلا. 32 اسراءو همچنین بدانند که این عمل پلید از ویژگی های بندگان خدای بخشنده نیست: « وَالَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ وَلا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا (68) یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا (69) إِلا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا (70) وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا (71 فرقان) ».

    اضافه اینکه؛ اما این موضوع یعنی دوری از زنا، حکمت دیگری هم دارد و آن این است که تضمین کننده ی « سلامت نسل بشر » از جنبه ی تکثیر است که برای تحقق این مهم؛ لازم است که هر قوم و امتی به صورت مشروع و در قالب « ازدواج » با مناسک قرار داده شده توسط خداوند یکتا  برایشان مبادرت نمایند. و البته روشنتر است که مومنین باید ضمن عمل؛ آیات خدا را برای تمام بندگان خدا برای ایمان آوردن به اذن حضرتش به او و ... بخوانند.

ت ) «وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَکِیمٌ (10) نور» .

    و این بدان معناست که اگر خداوند یکتا در شروع این سوره ی مبارکه از انجام عمل زنا و یا نسبت دادن آن به دیگران بدون آوردن چهار گواه، باز می دارد و احکام و حدودی را برای این دو گروه بیان می فرماید و حتا راه توبه به درگاهش و اصلاح را برای نسبت دهندگان امر به دیگران که چهار شاهد نداشته اند باز می گذارد و ...؛ همه و همه بدان خاطر است که این ها از فضل و رحمت او بر بندگانش و مومنین که توبه پذیر و در نزول آیات و بیان مصالح بندگانش حکیم است ناشی می شود، تا هیچ گاه با این امور ناشایست ، " سلامت نفس و زندگانی " بندگانش از مومنین با این آیات روشن به خطر نیفتد ؛ و کسی از بندگانش با انجام این گناهان، بدون ایمان و عمل صالح و یا اصلاح امر از دنیا نرود. به هر جهت همانطور که بیان شد لازم است که مومنین ضمن شنیدن و فرمان بردن آیات خدا؛ آنها را برای هدایت یافتن مردم به اذن الهی و دست برداشتن از این امور ناشایست و نهی شده ی مزبور و توبه به درگاهش و اصلاح امر بخوانند.

ث ) « إِنَّ الَّذِینَ جَاؤُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَةٌ مِّنکُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّکُم بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ (11) لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ(12) لَوْلَا جَاؤُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِکَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ(13)وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّکُمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ(14)إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُم مَّا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ (15) وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یَکُونُ لَنَا أَن نَّتَکَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَکَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ (16) یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (17) وَیُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (18) نور ».  

   این آیات کریمه که باز در جهت حفظ سلامت زندگی مومنین و بلکه ارتقاء و کمال آن است میرساند که مومنین نباید بدون « دانش » پیرامون آنچه در ارتباط با دیگران که بهتان است، چیزی را نخست باور کنند و بعد هم برای دیگران بازگو نمایند. چرا که برای همه ی مشمولین امر اعم از سرآغاز این بهتان و بدنبالش پخش و شایع کنندگان آن، تبعات دنیایی و آخرتی از سوی خداوند در بر خواهد داشت. و این بدان معناست که وقتی انسان برابر کلام مقدس الهی به چیزی دانش ندارد، نباید بر آن توقف نماید چرا که مسئولیت دارد: «وَلا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولا (36 اسراء) ».

    به هر جهت خداوند یکتا ، باز مومنین را مشمول فضل و رحمت خود در دنیا و آخرت قرار داده و نه تنها با بیان این آیات؛ آنان را به راه راست از جانب خود راهنمایی کرده و راه را برای باقی ماندن در نور و بیرون رفتن از تاریکی ها بدانان با آیاتش نموده، بلکه باز از فضل و رحمتش به آنان یادآور شده و اتمام حجت نموده که پس از نزول آیاتش و آمدن « دانش کتاب » برای آنها، دیگر نباید پیروی بهتان ها و اموری را که بدان دانش ندارند را بنمایند و حتا آن را سهل گرفته بازگو و شایع کنند چرا که با آمدن « دانش » و هدایت بر اساس آیات الهی و بازگشت به قبل و یا باقی ماندن در قبل یعنی شنیدن و باور و شایع کردن بهتانها در ارتباط با دیگر مومنین؛ سر انجام چنین کارهایی را فقط خداوند یکتا می داند، چرا که آیات خود را که دانای به تمام امور و فرزانه و حکیم است را به روشنی برای همه بیان نموده است.

 به هر جهت برای دانستن کم و کیف راههای کسب و باقی ماندن در صحت و سلامت نفس و سعادت زندگی، باید آیات خداوندی را ملاک ایمان خویش قرار داد و ضمن عمل به آن برای دیگران نیز آیات روشن قرآن را خواند و ترویج و تبلیغ کرد و نه کلام دیگری جز آن را. تا به فضل الهی و با انجام اعمال صالح، از کامروایان و رستگاران در ضمن یک زندگی سالم بود. ان شاءالله.

ج ) «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (19)وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّه رَؤُوفٌ رَحِیمٌ (20)  نور ».

   برابر آیه ی 19 این سوره یعنی نور، از دیگر مواردی که باعث می شود که کسی نه تنها از « سلامت نفس و آرامش و عافیت زندگی » برخوردار نباشد؛ بلکه نتیجه ی کارش گرفتار عذاب دردناک خداوندی شدن باشد؛ این است که چنین کسی یا کسانی ، دوستدار این باشند که فحشا در بین مومنین شایع شود.

   پس یکی دیگر از عوامل موثر در سلامت زندگی به ویژه "فردی"؛ اعم از دنیایی و آخرتی، در پرهیز از این امر ناستوده و نکوهیده و غیر مشروع یعنی دوست داشتن شیوع فحشا اعم از زنا و لواط در بین مومنین است. و تمام اینها برای اینکه کسی بدنبال چنین کاری و راهی نرود و یا اگر خدای ناکرده رفته و از حکم الهی پیرامون آن برابر این آیه ی روشن الهی آگاهی نداشته و ندارد و به محض دانش پیدا کردن باید به درگاهش توبه و انابه نماید؛ همه و همه به فضل و رحمت گسترده ی الهی بر بندگانش که مهرورز و مهربان است بر می گردد، تا مبادا با این کار ناپسندِ خویش، مورد عذاب دردناکش قرار گیرند و سعید و سلامت در دنیا و آخرت نباشند و ...


نوشته شده در  پنج شنبه 100/2/2ساعت  10:34 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()

 

چ ) «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَن یَشَاء وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(21) نور».  

   برابر این آیه ی کریمه، مومنین نباید پیروی وسوسه ها و گامهای شیطان را بنمایند؛ چرا که نتیجه اش چیزی جز فحشا و منکر که مصادیق آن همانا در آیات پیشین گذشت، یعنی همان زنا و یا نسبت دادن این امر بدون گواه و ... به دیگران نمی باشد. (والله اعلم). و اگر کسی هم پاکیزه نفس مانده، همانا بخاطر فضل و رحمت خداوندی است و بنابراین باید از او به عنوان مومنین بخواهیم که ما را به لطف خود پاکیزه تر گرداند و پاکیزه و به دور از وسوسه های شیطان بدارد که همانا او شنوای داناست.

   به طور کلی و البته بر اساس آیات قرآنی؛ دلیل اینکه چرا نباید دنباله روی گامهای شیطان را کرد، از آن جهت است که او از فرمان خداوند مبنی بر سجده بر آدم سر پیچی کرد و چون از خدای یکتا تا قیامت مهلت خواست و اجابت شد، پس به عزتش سوگند یاد کرد که آدم و بنی آدم را به جز بندگان مخلص او اغوا و گمراه کند و ... لذا از این جهت است که خداوند یکتا می فرماید که پیروی گامهای شیطان؛ یعنی بدنبال فحشا و منکر رفتن. چرا که او یعنی شیطان، کارش این است که به فحشا و منکر امر کند، در حالی که این خداوند یکتاست که به عدل و احسان و دادن حق خویشان امر و از فحشا و منکر و بغی، نهی می نماید: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ  (90 نحل) با توجه به آیات 91-97 ».

ح ) «وَلَا یَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنکُمْ وَالسَّعَةِ أَن یُؤْتُوا أُوْلِی الْقُرْبَى وَالْمَسَاکِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(22) نور» .

   این آیه ی کریمه ، اهمیت و نقش انفاق و بخشش مومنین از آنچه که خداوند به توانمندانشان از دارایی داده را ؛ در حق نزدیکان و تهیدستان و مهاجرین در راه خدا و گذشتن از آنها و همدلی و همدمی با یکدیگر را می رساند که اگر کسی دوستدار برخورداری از آمرزش الهی است باید به این امور توجه داشته باشد و عمل نماید و از بخل دوری کند که همانا این امور نیز هست که در سلامت زندگی افراد و کامیابی و رستگاریشان ضمن برخورداری از مغفرت و رحمت الهی موثر است. ان شاءالله

خ ) «إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(23) یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (24) یَوْمَئِذٍ یُوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ(25) نور» .

   این آیات کریمه میرساند که هیچ کس مجاز نیست به زنان مومن بی خبر از گناه، نسبت زنا دهد چرا که عواقب بدی برای چنین کسی از تهمت زننده در دو سرا خواهد بود، همانگونه که برابر آیات 4-5 همین سوره کسی نمی توانست بدون آوردن چهار شاهد، به زنان پاکدامن نسبت زنا دهد، چرا که این کار هم تبعات خود را برای نسبت دهنده برابر کلام الهی بدنبال خود داشت.

د ) «الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئِکَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ(26) نور ».

   این آیه ی کریمه به روشنی تکلیف مومنین را در قبال زنان و مردان ناپاک و بالعکس زنان و مردان پاکدامن و نتیجه کار اینها بیان فرموده است. این بدان معناست که این دو گروه یکسان نیستند و زندگی و سرانجام یکسانی هم در دو سرا نخواهند داشت. والله اعلم.

ذ ) «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (27) فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَإِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَى لَکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ (28) لَّیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ مَسْکُونَةٍ فِیهَا مَتَاعٌ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ (29) قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ (30) وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (31) وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ(32) وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْکِتَابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ فَکَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ وَلَا تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَن یُکْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِکْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(33)و لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ آیَاتٍ مُّبَیِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِّنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلِکُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَ (34) نور ».

   این آیات کریمه، راههای پاکیزه ماندن مومنین را به لطف حضرتش به نحوی که پیروی گامهای شیطان را ننمایند و به فحشا و منکر دچار نشوند و زندگی همراه با سعادت و سلامتی و امنی داشته باشند را به روشنی بیان فرموده است؛ مبنی بر اینکه برای دوری از تحمل هر تهمتی مرتبط با امر فحشا و یا دوری از انجام هر فحشایی؛ همینطور وارد غیر خانه ی خود نشوند بلکه اجازه بگیرند و بدانند که اگر تنها در مکانهای غیر مسکونی هم هستند، خداوند یگانه و دانا، به اعمال و احوالشان در آنجاها هم آگاه است، و ضمن فرو بستن چشم های خود بر نامحرم ها، فروج خود را حفظ و هر یک از مردان و زنان مومن تکالیف شرعی خود را انجام دهند و به ازدواج با صالحین اقدام و آنانکه توانایی دارند؛ اسباب ازدواج ناتوانان را فراهم نمایند و زنان بدون شوهر هم عفت پیشه کنند تا خدا آنان را از فضل خود بی نیاز گرداند؛ که همانا او آیات خود را بر مومنین فرو فرستاده تا راه تقوا را بدانند و از آنچه که می تواند آنان را از پاکیزه بودن دور کند، بپرهیزند و در جهت پاکیزه بودن خود که مسلمن سلامت نفس و زندگی آنان را نیز به همراه خواهد داشت؛ با شنیدن و فرمان بردن آیات الهی بکوشند که فضل خدا برای کسانی که در این راه بکوشند بسیار گسترده است. پس باید قدردان این نعمت الهی بود و شکر او را به جا آورد و از گذشتگان و سرانجامشان به خاطر ستمکاری بر خودشان که عذاب الهی را برایشان در پی داشت درس بگیرند و به طور کلی اینکه بواسطه ی آیات الهی، تقوای الهی داشته باشند تا از سلامت در زندگی تا زمانی که زنده اند برخوردار باشند. آخرت که جای خود دارد و تنها خدای یکتا از آن آگاه است.

   باری؛ با این آیات کریمه روشن می شود که هر کس بر خلاف آیات و دستورات خداوند عمل نماید؛ مثلن وقتی وارد خانه ی کسی می شود که به او می گویند بر گرد، و بر نگردد؛ یا چشمان خود را بر نامحرم نبندد، یا در نگهداری فروج خود همت روا ندارد و ...، بنابراین باید گفت که چنین کسی پیروی گامهای شیطان را در آنچه که مقدمه و علت فحشا و منکرند را نموده است و چه بسا اگر از رحمت خدا بدین واسطه دور شود؛ دور نخواهد بود که دیگر در زمره پاکان قرار نگیرد مگر به فضل و رحمت الهی. (والله اعلم) . پس تزکیه شدن و پاک بودن و پاک ماندن آدمی در شنیدن و فرمان بردن آیات خداوند یکتا؛ آفریننده ی انسان و بلکه آفریننده ی هر چیزی است.

 و اما مورد دیگر که عامل بسیار مهمی در جلوگیری از ابتلای به فحشای زنا و تبعات فردی و جمعی آن است؛ همانا "ازدواج" است که هم در پاکیزه ماندن نفس افراد و هم در سلامت زندگی آنان موثر می باشد که مومنین لازم است در این راه به وقت مقتضی اقدام نمایند و آنانی هم که اسباب مادی این کار برایشان فراهم نیست؛ به عنوان یک امر خیر و خداپسندانه و برای جلوگیری از هر لغزشی ناشی از فقدان اسباب ازدواج و وسیله قرار دادن ازدواج نکردن توسط شیطان برای گمراهی و رفتن چنین کسانی به سوی فحشا و سوء ، لهذا توانمندان از مومنین بدانان در فراهم نمودن اسباب آن کمک نمایند.


نوشته شده در  پنج شنبه 100/2/2ساعت  10:31 عصر  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
[عناوین آرشیوشده]