این آیه ی کریمه؛ به اینکه او یعنی «الله» نور آسمانها و زمین است و هر کس را که بخواهد به نورش راهنمایی کند، به روشنی بیان فرموده است. خدایی که به هر چیزی داناست و مثالها را برای مردم زده است تا اندیشه و خردورزی نمایند و ...؛ همانگونه که او آفریننده ی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست و به هر چیزی تا زمانی معین وجود بخشیده و اندازه قرار داده، و همانگونه که او دانای به تمام امور در تمام زمانها و مکانها از پیدا و پنهان است و ... می باشد. یعنی همان وجود مقدس و یگانه ی بدون انباز؛ " الله "، که در برخی موجودات از آسمان تا زمین نوری قرار داده و برای راهنمایی و رستگاری بندگانش؛ نور (کتاب قرآن را ) فرو فرستاده است.
ز ) «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَال(36) رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاء الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ (37) لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ (38) نور ».
این آیات کریمه می رساند که خداوند یکتا به چه خانه هایی اجازه و رخصت داده تا در آن نامش را بلند نموده و ذکرش را گفته و به تسبیحش مشغول باشند.
آری، ویژگی آنها همان هایی است که در آیه ی 37 و نتیجه ی کارشان در آیه ی 38 سوره نور (فوق الذکر) آمده است.
در واقع چنین خانه هایی دارای مالکینی است که سلامت نفس دارند و از ذکر خدا باز نمی مانند و فروع دین را به جا می آورند و از سرای دیگر هم خوف دارند. به عبارت دیگر این توفیق ناشی از باور داشتن و پایبند بودن مومنین به این اعمال است که سلامت و رستگاری را برای عاملین بدان در دو سرا بدنبال خود دارد.
پس هر کس در پی رسیدن به چنین مقامی است باید از پیروی شیطان و گامهای او بپرهیزد و فرمان خدا را ببرد و خانه اش محل ذکر خدا و اعمال عبادی باشد و نه محل فحشا و فساد و منکر که مخالف و مغایر هدایت الهی و به تبع آن سلامتی و رستگاری است.
ژ ) «وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء حَتَّى إِذَا جَاءهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ (39) أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُّجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا وَمَن لَّمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ (40) نور » .
این آیات کریمه نتیجه ی کار کفار را می رساند که غرق در تاریکی ها و بی بهره از نور الهی اند.
در واقع برای بیرون رفتن از تاریکی ها به سوی نور به اذن الهی، باید از مومنین به الله و مومن به آنچه که او دستور داده است بود و پیروی آیاتش را نمود، و نه جز آنرا.
س ) «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ (41) وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ (42)أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاء مِن جِبَالٍ فِیهَا مِن بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاء وَیَصْرِفُهُ عَن مَّن یَشَاء یَکَادُ سَنَا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ (43) یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِّأُوْلِی الْأَبْصَارِ(44) نور ».
این آیات کریمه به این امر اشاره دارد که همه چیز در آسمانها و زمین تسبیح گوی خدایند و ما آن را در نمی یابیم: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا (44 اسرا)»، و او هم دانای به اعمال آنهاست و همه چیز برای او و بازگشت همه هم به سوی او است. نتیجه اینکه آدمی هم، باید همانند تمام موجودات، تسبیح گوی " الله " باشد تا پاکیزه بماند و رستگار شود. البته آن حضرت بر اساس آیاتش و تغییرات طبیعت از آفریده هایش؛ به رخداد بدون تردید آخرت نیز اشاره کرده است تا بلکه صاحبان دیده ها از آن عبرت گیرند و بدانند که این روز به اراده ی حضرتش که تنها او از زمان وقوعش آگاه است رخ خواهد داد و به حساب همه رسیدگی خواهد شد و ...
این آیه ی کریمه به آفرینش خداوند توانا از آنچه که بخواهد و نیز اینکه انواع جنبندگان را از " آب " آفریده است اشاره دارد. که صد البته آدمی نیز در این زمره است .همانگونه که می بینیم. فقط باید آیات خدا را شنید و فرمان برد و بر روی آنها اندیشه کرد و ... به یکتایی اش اذعان نمود و شکر نعمت های او را به جا آورد که برای هدایت بشر از هیچ چیز فرو گذار نکرده است.
ص ) «لَقَدْ أَنزَلْنَا آیَاتٍ مُّبَیِّنَاتٍ وَاللَّهُ یَهْدِی مَن یَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ (46) وَیَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ یَتَوَلَّى فَرِیقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ وَمَا أُوْلَئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ (47) وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ (48) وَإِن یَکُن لَّهُمُ الْحَقُّ یَأْتُوا إِلَیْهِ مُذْعِنِینَ(49) أَفِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ یَخَافُونَ أَن یَحِیفَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ(50) نور ».
برابر این آیات کریمه روشن می شود که هدایت شدن به راه راست از سوی خداوند، علاوه بر خواندن نماز، در ایمان واقعی به خدا و رسول و نیز آیات اوست و نه اعراض یا نفاق. که همانا نتیجه ی نفاق و اعراض از آیات الهی چیزی جز ستمگری بر خود و از ستمکاران بودن نیست .
ض ) «إِنَّمَا کَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَن یَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (51) وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَخْشَ اللَّهَ وَیَتَّقْهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ (52) نور ».
این آیات کریمه می رساند که چه کسانی از مومنین با چه ویژگی هایی در زمره ی « رستگاران » و « کامروایان » هستند.
ط ) «وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَیَخْرُجُنَّ قُل لَّا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ(53)قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ (54) نور ».
این آیات کریمه با توجه به آیات 46-50 همین سوره که مخاطب آنها منافقینند میرساند که شرط هدایت یافتن آنها، در فرمان بردن از خدا و رسولش است، همانگونه که مومنین واقعی اینگونه اند و از این جهت به لطف خدا به رستگاری می رسند.
این آیه ی کریمه نتیجه ی کار مومنین و کنندگان کارهای شایسته و البته همچنین عواقب کار کسانی که پس از ایمان آوردن، کافر شدند را می رساند به نحوی که گروه اخیر از تباهکاران به شمار می آیند، چرا که پس از شنیدن آیات الهی نازل شده ایمان آوردند و سپس به عقب باز گشتند.
ع ) «وأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (56) نور».
این آیه ی کریمه راههای برخوردار شدن از رحمت الهی را می رساند.
غ ) «لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِیرُ(57) نور ».
و این آیه ی کریمه، سرانجام کفار و نتیجه ی کارشان را می رساند که آتش است.
ف ) «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُم بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیم(58)وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ(59) نور».
آیات مرتبط قبلی مبنی بر دوری از فحشای زنا و یا نسبت ندادن بی دلیل و بدون شاهد این امر به دیگران و ..؛ همه و همه برای پاکی نفس و سلامت فردی و جمعی مردم و به ویژه مومنین و زندگی آنها بود تا سالم بمانند و به لطف الهی به رستگاری برسند؛ اما این دو آیه ی کریمه به زندگی مشترک خانوادگی و لزوم حفظ و ارتقای سلامت آن بر می گردد به نحوی که با مراعات مضامین این آیات؛ نه تنها زندگی خودشان به سلامت باشد؛ بلکه زندگی کودکان و فرزندان آنان و در صورت داشتن کنیز همراه با سلامت و تربیت درست باشد و نیز همین راه را طی کنند تا مبادا با عدم مراعات شرایط خلوت و یا مجامعت زن و شوهری؛ سلامت نفس فرزندان و به تبع آن سلامت زندگی شان به مخاطره بیفتد و ناخواسته و به خاطر عدم مراعات دستورات خدا که در این دو آیه آمده است کم کم دچار فحشا و منکر شوند و ... بدنبال آن بر جامعه نیز تاثیر سوء گذارند و ... که همه ی اینها مسئولیت است و باید با آمدن هدایت الهی، همه و از جمله پدران و مادران وظایف خود را در قبال فرزندان از جمله مرتبط با بحث کم و کیف خلوت گزینی بدانند تا در آموزش و پرورش فرزندان خللی پدید نیاید. ان شاءالله.
این آیه ی کریمه در رابطه با وظیفه ی زنان سالخورده ی غیر امیدوار به امر ازدواج است تا سلامت نفس و پاکیزگی شان و حتا به تبع آن سلامت نفس دیگران حفظ شود.
این آیه ی کریمه می رساند که بیان آیات خداوند یکتا و نزول آنها تنها در ارتباط با حفظ و بالا بردن سلامت و پاکیزگی نفس نیست، بلکه به تندرستی هم با خوردن و آشامیدن پرداخته است و اینکه حتا مومنین به یاد داشته باشند که به هنگام ورود به خانه هایشان باید بر خود سلام کنند که تحیتی خجسته و پاک از سوی خداوند است و او البته آیاتش را برای خردورزی بیان فرموده است.
البته باید افزود که خدای یکتا به مردم و مومنین دستور داده است که از آنچه از پاک و پاکیزه ها که برایشان روی زمین قرار داده است بخورند و بیاشامند، همانگونه که در ارتباط با رسولانش اینگونه بوده است: « فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالا طَیِّبًا وَاشْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ(114)إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (115 نحل) ».
و تمام اینها یعنی اینکه سلامت نفس و سلامت تن، در دین و در نزد خداوند یکتا که آفریننده ی همه چیز و هر نفس انسانی است؛ لازم و ملزوم یکدیگرند برای طی راه کمال و نیز رسیدن به رستگاری به لطف خداوندی. و دیگر اینکه خداوند یکتا پیرامون هیچ موضوعی از جمله « سلامت روان و سلامت تن » فرو گذار نکرده و آیاتش را به روشنی بیان فرموده است همانگونه که ایمان داریم و همه در قرآن کریم است.
گ ) «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(62)لَا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاء بَعْضِکُم بَعْضًا قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِینَ یَتَسَلَّلُونَ مِنکُمْ لِوَاذًا فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(63) نور ».
این آیات کریمه گویای این است که « مومنین » چه کسانی هستند و چه ویژگی های دیگری علاوه بر شنیدن و فرمان بردن آیات خدا و اطاعت از او و رسولش و کارهای شایسته و خوب کردن و ... دارند، و اینکه رسولش را چگونه باید صدا نمایند.
این آیه ی کریمه به مردم به طور عام و به مومنین به طور اولی و خاص می فرماید تا همه آگاه باشند که آسمانها و زمین برای خداست و او به همه چیز از جمله آنچه که بنی آدم انجام میدهند و در هر وضعی هستند داناست و روز قیامت همه را از آنچه که در دنیا بودند و انجام می دادند با خبر خواهد ساخت.
نتیجه اینکه هیچ کس نباید فکر کند اگر همنوع، از کارهای منکر و فحشای او آگاه نبود پس خداوند هم نمی داند و آگاهی بر او و افعالش در هر کجا که می خواهد باشد ندارد. سبحان الله. زهی خیال باطل. پس همان بهتر که مومنین آیات خدا را بشنوند و فرمان ببرند تا در هر دو گیتی به فضل و رحمتش، در سلامت و آسایش و آرامش باشند. ان شاءالله، وگرنه نتیجه ی فحشا و منکر و فساد و ستم روی زمین چیزی جز وعید خداوندی نخواهد بود. والله اعلم.
نتیجه گیری این گفتار ( چهارم ) مرتبط با آیات سوره ی نور
اینکه، مومنین برای پاکیزه ماندن خویش و دیگران و نیز پاکیزه شدن توسط خداوند و داشتن یک زندگی آرام و سالم، بایسته است که از فحشا و منکر که از اوامر شیطان رجیم است و نیز نفاق یا کفر به آیات الهی و یا اعراض از آیاتش و یا فرمان نفس را بردن بپرهیزند و در واقع تقوای الهی و شح نفس داشته باشند و آیات خدا را بشنوند و فرمان ببرند و اطاعت خدا و رسولش را نموده و ضمن ایمان و انجام کارهای خوب و شایسته، نه تنها نزدیک فحشایی همچون زنا نشوند بلکه گرداگرد اینکه بدنبال تهمت زدن به دیگران در این خصوص بدون دلیل و شاهد باشند هم نگردند و حتا دوست هم نداشته باشند که فحشایی بین مومنین شایع شود و افزون بر این بدانند که نه تنها « سلامت نفس » و پاکیزگی آنها در زندگی فردی و جمعی همراه با سلامت و آرامش، در ازدواج و دوری از هر گونه فحشا و منکری است که حتا برای اینکه توفیق یابند تا از کسانی از مومنین باشند که خداوند یکتا اجازه داده و می دهد تا در خانه هایشان ذکر و تسبیح او گفته و نامش رفعت یابد؛ باز باید از انجام فحشا و منکر در خانه هایشان بپرهیزند و ذکر خدا را در خانه هایشان بگویند و تسبیح به حمدش گفته فروع دین همچون نماز و زکات و روزه را به جای آورند و از اصل معاد که زمان دیدن نتایج اعمال است غافل نشوند و ... ؛ چه اینکه خداوند یگانه اولن به همه ی مردم عقل داده و به صورت فطری در وجود آنها نهاده که از مفاسد اخلاقی و فحشا و منکر به دور باشند، یعنی در امور بر اساس عقلانیت به پیش بروند. و دوم اینکه گروه مومنین با آیات روشن الهی و ضمن خردورزی؛ باید بدانند که « سلامت نفس و تن » و « سلامت زندگی » فردی و جمعی آنان تنها در پیروی از آیات خدا و فرمان خدا و فرستاده اش را بردن است و نه جز آن. چرا که او یعنی « الله » مالک آسمانها و زمین است و به احوالات همه ی بندگانش در هر کجا از پیدا و پنهان از دید مردم که باشند آگاه است و روز رستاخیز همه از جمله مومنین را از آنچه که در دنیا انجام داده اند با خبر خواهد کرد.
پس نتیجه اینکه سعادت و سلامت « مومنین » در دو سرا و رستگاری و کامروایی شان؛ همه و همه در گرو پیروی از آیات خداوند است که بر حضرت محمد ص نازل شده و همه در قرآن کریم مسطور و نیز در سوره نور از این کتاب عظیم الهی مذکور است. باشد که مومنین پند گیرند و عمل نمایند و بر همه ی مردم آیاتش را بخوانند تا به اذن الهی به راه راست هدایت و ان شاءالله رستگار شوند و فساد و فحشا از زمین رخت بر بندد و جای آن را به لطف حضرتش، اصلاح امور فرا گیرد. آمین یا رب العالمین.
گفتار پنجم : نتیجه گیری پایانی
جان سخن به طور خیلی گزیده و فشرده و دست کم بر اساس برآیند آنچه که به لطف خداوند در مطالب بالا گذشت و باز به یاری و اذن او اینکه؛ همانطور که انسان برای دیدن و به دست آوردن دانش پیرامون هستی و اندیشه و خردورزی روی آفریده های زوج گونه ی آن، یافتن آب و غذا و راه، حفظ سلامت تن، برنامه ریزی و انجام کارهای روزانه، جستجوی فضل الهی و ....؛ نیازمند "نور" طبیعی قرار داده شده توسط خداوند یکتا در خورشید به طریق اولی که پدید آمدن روز را از پی شب به دنبال خود دارد و ...، می باشد؛ به همان نحو و نسبت نیز انسان برای راهنمایی شدن به سوی حقیقت، گفتار و زندگی سالم و پاکیزه، راه راست، کمال انسانیت، رسیدن به رستگاری و کامروایی، بیرون رفتن از تاریکی های ستم و نادانی و اندیشه های ناپاک و گمان بد و کفر و شرک و ناپاکی و فحشا و منکر و دسیسه و وسوسه و مکر و نیرنگ علیه دیگران و ... که همه از اوامر و کارهای شیطان است؛ نیز نیازمند "نور" می باشد، که این نور به طور کلی برای مردم و مومنین چیزی نبوده و نمی تواند باشد جز « قرآن کریم ». یعنی همان کتاب وحی و نازل شده از سوی خداوند یگانه بر بنده و فرستاده اش حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی ص. که این کتاب مقدس هم تصدیق کتب پیشین است و هم تفصیل تمام امور در هر زمان و مکانی و هم نور است و هم برخوردار از نور و سوره ی نور از جانب " الله " که نور آسمانها و زمین است و البته او آن را به عنوان ذکری برای همه فرو فرستاده است تا در آن تعقل و خردورزی نمایند : « لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ کِتَابًا فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ (10 انبیا)».
" الله " ؛ همان وجود مقدسی که هم در خدایی یگانه است و هم در پرستش شدن یا معبود بودن؛ و هم یگانه است در آفرینندگی یا خالق بودن و هم در دانا و توانا بودن و ... هم یگانه است در نور بودن، چه آنکه همه از تاریکی ها که متعدد است و به برخی از آنها اشاره شد به سوی " نور " به اذن حضرتش جل عظمته بیرون برده می شوند. واژه ای که یکی است، یعنی همان نور که به وجود یگانه و مقدس خداوندی – الله – بر می گردد و او آن را برابر مشیت و اراده اش در برخی موجودات در آسمان ها و زمین همچون خورشید و ستارگان و ... قرار داده و نیز برای هدایت مردم و رستگاری آنها، نور یعنی کتابهایش از تورات و زبور و انجیل و قرآن که بواسطه ی وحی به رسولانش فرو فرستاده است.
با این اندک به لطف او؛ بنابراین برای "تزکیه ی نفس" و پاک نگاه داشتن آن ضمن برخورداری از یک "زندگی سالم"، باید پیروی آیات « قرآن مجید » یا نور قرار داده و فرو فرستاده شده توسط خداوند برای هدایت انسانها را نمود. که همانا وصول به این ها یعنی پاکی نفس و سلامت زندگی و نیز حصول رستگاری در دو سرا؛ در ایمان است، ایمان به الله و فرشتگان و آیات و کتابها و رسولانش و هم ایمان و یقین به سرای دیگر . و علاوه بر مومن بودن؛ کارهای شایسته و خوب انجام دادن و تقوای الهی داشتن و پایبند سجایای اخلاقی بودن و با عقل و خردورزی به پیش رفتن در زندگی می باشد و نه جز آن. که همانا آن وجود مقدس، نفسِ آدمی را دو بعدی قرار داده است؛ و رستگاری هر کس هم در کوشش برای تزکیه ی آن و پاک نگهداشتن آن به فضل الهی با ایمان و تقوا و کارهای شایسته و خوب و پرهیز از کارهای بد و گناهان است : « وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها. فَألْهَمَها فُجُورَها و تَقْواهَا. قَدْ أفْلَحَ مَنْ زَکّاهَا. وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسّاهَا. (7-10 شمس) ».
چه اینکه خداوند یکتا فرموده که او زندگی و مرگ مومنین و کنندگان کارهای شایسته را با زندگی و مرگ بدکاران یا انجام دهندگان کارهای بد، یکسان قرار نمی دهد: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْیَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ (21 جاثیه)»؛ چرا که این دو گروه برابر نبوده: «وَمَا یَسْتَوِی الأعْمَى وَالْبَصِیرُ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلا الْمُسِیءُ قَلِیلا مَا تَتَذَکَّرُونَ (58 غافر)»؛ و هر یک از این دو گروه نتیجه ی کار خود را در دو سرا خواهد دید: «فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِی رَحْمَتِهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ (30) وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا أَفَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاسْتَکْبَرْتُمْ وَکُنْتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِینَ (31 جاثیه)»؛ امری با مصادیق روشن در این دنیا به لحاظ تفاوت در چند و چون زندگی و مرگ افراد این دو گروه، که لازم است بدان به عنوان مومن، ایمان حقیقی داشته باشیم که این دو گروه در نزد خداوند یگانه یکسان نیستند و هر یک و هر کس نتیجه ی اعمال خود را خواهد دید.
پایان سخن اینکه، کلام مقدس و نورانی خداوند را هیچ گاه پایانی نیست: «قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا (109 کهف)»؛ کلام مقدسی که برای انذار زنده هاست: «وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ (69) لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ (70 یاسین)»؛ و نه برای اموات. و برای بشارت مومنین از کنندگان کارهای شایسته (آیات 9 سوره ی اسرا و 2 سوره ی کهف)، یعنی کسانی که زنده اند و نه مرده، چرا که این زنده ها هستند که میتوانند اعمالی را در طول زندگی شان به اختیار خود انجام دهند و نه مرده ها، و البته نتیجه ی کارهای خود را هم به لحاظ دانا بودن خداوند به همه چیز ببینند..
بنابر این هر کس بدنبال " سلامت زندگی " در دو سرا و رستگاری یا فلاح و کامروایی یا فوز است؛ باید پیروی این « نور » یعنی آیات کتاب خداِ، قرآن عظیم را که از جانب او که نور آسمانها و زمین است را بنماید و نه کلام و کتابی جز آن را: «اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَلا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ قَلِیلا مَا تَذَکَّرُونَ (3 اعراف) »؛ که همانا رسول خدا ص نیز مکلف به پیروی آیات خداوند، وحی شده به حضرتش (ص) بوده است: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم.یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا (1)وَاتَّبِعْ مَا یُوحَى إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا (2)وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلا (3 احزاب) ».
پس نتیجه اینکه بین رستگاری و کامروایی و برخورداری از زندگانی بهتر و ماندگارتر آن گیتی، با داشتن یک زندگی سالم همراه با پاکی نفس در این گیتی بر اساس کلام نورانی خداوند یگانه ضمن پیروی کردن آیاتش، رابطه ی مستقیم و مستمر برقرار است. و هر کس بدنبال آن است باید از کفر و نفاق و فساد و کارهای بد و ناشایست اخلاقی و تکذیب آیات الهی و ... ؛ که همه از مصادیق ظلمات انسانی روی زمین و انجام آنها از جنس ستم به خود هستند؛ بپرهیزد تا به واسطه ی نور (آیات قرآن ) به اذن الهی به راه راست راهنمایی و به لطف حضرتش رستگار و کامروا شود. ان شاءالله. و افزون بر این، اینکه مومنین باید ضمن شنیدن و فرمان بردن آیات خدا؛ آنها را برای همه ی مردم نیز بخوانند تا به اذن حضرتش به راه راست راهنمایی و رستگار شوند و سخن پایانی همانطور که گذشت؛ اینکه برای سخن خداوند یکتا هیچ پایانی نیست: « لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (26)وَلَوْ أَنَّمَا فِی الأرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (27) لقمان ».
فَلِلِه الحَمْدْ رَبّ السَماوات و رَبّ الارضِ رَبّ الْعالَمین. وَ لَهُ الْکِبریاء السماواتِ والارضِ و هُوَالْعَزیزُ الْحَکیم.
الحمدلله رب العالمین فی الدنیا و الاخرة سید رضا شفیع اف (ویرایش) 07/11/1400